responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا    الجزء : 1  صفحة : 244

فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ‌ ...[1]، فرموده است: اينان مردم يكى از شهرهاى شام بودند و شمارشان هفتاد هزار تن بود كه در هر فصلى از فصول مختلف طاعون بديشان وارد مى‌شد، و همين كه در مى‌يافتند طاعون بديشان وارد شده است، توانگرانى كه قدرتى داشتند از شهر بيرون مى‌رفتند و كم توشه‌گان از سر ناچارى در آن جا مى‌ماندند، و لذا بيشتر كسانى كه مانده بودند مى‌مردند، و مرگ و مير در ميان كسانى كه بيرون رفته بودند كمتر بود، از اين رو آنها كه بيرون مى‌رفتند مى‌گفتند: راستى اگر ما در شهر مانده بوديم مرگ و ميرمان زياد مى‌شد، و آنان كه مانده بودند مى‌گفتند: براستى اگر ما نيز بيرون مى‌رفتيم افراد كمترى از ما مى‌مردند، و از همين رو بر آن شدند تا اگر اين بار نيز طاعون آمد همين كه آن را دريافتند همگى با هم از شهر برون شوند، و چنين نيز كردند، و همين كه ورود طاعون را دريافتند از شهر خارج شدند و از ترس مرگ از طاعون فرار كردند و تا آن گاه كه خدا مى‌خواست در شهرها گردش كردند، تا آنكه به شهرى ويران برخوردند كه ساكنان آن اين شهر را وانهاده بودند و طاعون آنها را از ميان برده بود. بدان جا كه رسيدند فرود آمدند، و چون بارهاى خود را گشودند و آرامش يافتند خداى عزّ و جلّ بديشان فرمود: همگيتان بميريد. آنها همگى در همان لحظه مردند و اسكلتهايى گشتند كه رخ مى‌نمودند. اينان بر سر راه گذر كاروانيان بودند، رهگذران استخوانهاى آنان را از كنار راه دور كردند و همه را در يك جا گرد آوردند. پس از اين ماجرا يكى از پيامبران بنى اسرائيل به نام حزقيل از آن جا گذشت و چون آن استخوانها را ديد آب در ديده گرداند و گريست.

او گفت: پروردگارا! اگر بخواهى اينها را هم اينك زنده مى‌گردانى چنان كه آنها را ميراندى تا شهرهايت را آباد كنند و از بندگانت فرزند آرند و همراه ديگر خلاقيت كه پرستشت مى‌كنند تو را بپرستند. خداى متعال به او وحى فرمود: آيا دوست دارى آنها زنده شوند؟

عرض كرد: آرى، بار خدايا! آنها را زنده كن. خداى عزّ و جلّ بدو وحى فرمود كه چنين و چنان بگو. او نيز همان را بر زبان جارى كرد كه خداى عزّ و جلّ به او دستور داده بود.


[1]« آيا آن هزاران تن را نديده‌اى كه از بيم مرگ، از خانه‌هاى خويش بيرون رفتند، پس خدا به آنها گفت:

بميريد. آن گاه همه را زنده ساخت»( سوره بقره/ آيه 243).

اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا    الجزء : 1  صفحة : 244
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست