اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا الجزء : 1 صفحة : 143
و قسط خود ميان شما داورى مىكنم و به كسى ستمى نرود، امروز
حقّ ضعيف را از قوى بستانم و از بدهكار حق بستانكار بگيرم و با حسنات و سيئات،
تقاص بدهكارىها را بنمايم و ثواب بخششها را بپردازم. امروز هيچ ستمگرى در برابر
من از اين گردنه عبور نكند در حالى كه مظلمهاى از كسى به گردن او باشد مگر آنكه
صاحب حق آن را به وى ببخشد و من پاداش او را بدهم و هنگام حساب حق او را بستانم.
اى خلايق! به يك ديگر
بچسبيد و هر حقى به گردن كسى داريد كه در دنيا به ستم از شما ستانده شده از او
بطلبيد و من خود عليه او گواه شما هستم و گواهى همچون من بس.
امام عليه السّلام
مىفرمايد: آنها يك ديگر را شناسايى مىكنند و به هم مىچسبند و كسى نمىماند كه
بدهى و حقّى بر گردن دارد مگر آنكه گرفتار آن است. آنها تا آنچه خدا خواهد در همين
وضع باقى مىمانند و حالشان سخت گردد و عرق فراوان بريزند و غم آنها رو به شدّت
نهد و بانگ و شيون سختى برمىآورند و آرزو مىكنند كه از حق خود بگذرند و بدهكار
را رها كنند و خود رها شوند، و اين در حالى است كه خداوند عزّ و جلّ بر رنج آنان
آگاهى دارد و منادى از سوى خداوند سبحان ندا مىدهد، آن گونه كه اولينشان همچون
آخرينشان بشنود: اى گروه خلايق! سخن گوينده خداوند تبارك و تعالى را بشنويد. همانا
خداوند سبحان مىفرمايد: منم بسيار بخشنده، اگر دوست داريد يك ديگر را ببخشيد پس
يك ديگر را ببخشيد، و اگر يك ديگر را نمىبخشيد من حق شما را مىستانم. امام عليه
السّلام مىفرمايد: آنها از اين ندا خوشحال مىگردند زيرا در سختى و تنگى و مزاحمت
به يك ديگر به سر مىبرند. بعضى مظالم خود را مىبخشند تا از اين سختى رهايى يابند،
و برخى بر جاى مىمانند و مىگويند: پروردگارا! مظالم ما بزرگتر از آن است كه
ببخشيم پس منادى از كنار عرش ندا برآورد كه: كجاست رضوان خازن جنان، جنان فردوس؟
پس خداوند عزّ و جلّ به
او مىفرمايد كاخى از نقره در فردوس را با همه ساختمانها و خدمتكارانش به نمايش درآورد.
امام عليه السّلام مىفرمايد: او آن كاخ را به مردم محشر مىنماياند كه در گرد آن
كنيزان ماه رو و خدمتكاران هستند. و منادى از سوى خدا ندا مىدهد كه: اى گروه
خلايق! سر برآوريد و به اين كاخ بنگريد، پس آنها سر بر مىآورند
اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا الجزء : 1 صفحة : 143