سيستم بانكدارى، اقتصاد، آموزش و پرورش، شكل
و محتواى حكومت و ارتباطات فرد و جامعهتان، به خلاف اسلام و طبق قوانين غير
اسلامى و حتّى ضد اسلامى باشد. البته، اين، در مورد كشورهايى است كه قانون دارند؛
اگرچه طبق اراده و خواست يك انسان قاصر و ناقص باشد. امروز در بعضى كشورهاى
اسلامى، حتّى قانون هم نيست؛ حتّى قانون غير اسلامى هم وجود ندارد و ارادهى اشخاص
مهمّ است. در رأس قدرت يك نفر نشسته است و دستور مىدهد: اينطورى شود، آنطورى
شود. نمىشود كه ما فرض كنيم عدّهاى مسلمانند، امّا از اسلام فقط نماز، روزه،
طهارت و نجاست و امثال اين چيزها را دارند. در جوامعى كه مىخواهند مسلمان باشند،
اسلام بايد حاكم باشد. غدير، اين پيام را داشت. امروز بسيارى از جوامع، چوب عدم
اعتقاد به اين معنا را مىخورند. ببينيد ماجراى غدير، اينجا چقدر مىتواند
الهامبخش باشد![1] اسلام
علاوه بر اينكه بشر را در روحيات غنى مى كند، در ماديات غنى مى كند. اسلام دين
سياست است قبل از اينكه دين معنويات باشد. اسلام همانطورى كه به معنويات نظر دارد
و همانطورى كه به روحيات نظر دارد و تربيت دينى مى كند و تربيت نفسانى مى كند و
تهذيب نفس مى كند، همانطور به ماديات نظر دارد و مردم را تربيت مى كند در عالم كه
چطور از ماديات استفاده كنند و چه نظر داشته باشند در ماديات. اسلام ماديات را
همچو تعديل مى كند كه به الهيات منجر مى شود. اسلام در ماديات به نظر الهيات نظر
مى كند و در الهيات به نظر ماديات نظر مى كند. اسلام جامع مابين همه جهات است.[2]
[1] - بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار كارگزاران، به
مناسبت« عيد غدير خم» 28/ 2/ 1374