آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا
تَفْعَلُونَ»[1]
نباشند. اين، آن روش درست است و اين به بركت اميرالمؤمنين ممكن است.[2] ديانت همان سياستى است كه مردم را
از اينجا حركت مى دهد و تمام چيزهايى كه به صلاح ملت است و به صلاح مردم است، آنها
را از آن راه مى برد كه صلاح مردم است كه همان صراط مستقيم است.[3]
1- 2. سياسى بودن دين
يكى از چيزهايى كه براى ما [روحانيون] خيلى مهم است، مسئلهى
«ارتباط با سياست» است. اولًا سالهاى متمادى سعى كردند كه مقولهى دين را از
مقولهى سياست جدا كنند. با اينكه انقلاب اسلامى پيروز شده و سياست دينى در كشور،
محور همهى فعاليتهاست و مسئله الهامگيرى و سرچشمه پيدا كردن سياست از دين- نه
دين از سياست، بلكه سياست از دين- جزو عرفهاى رايج ملتهاى مسلمان شده، هنوز دارند
تلاش مىكنند، بلكه بتوانند اين عرف را بشكنند. اگر با لايههاى عميقتر تبليغات
سياسى جهانى- غير از اين لفاظيهاى سياسى كه راديوهاى بيگانه مىكنند- آشنا باشيد،
مىبينيد همين حالا دارند تلاش مىكنند كه دين را از سياست جدا كنند. آنها دنبال
اين هستند كه سياستمدارها بدون ارتباط با دين و بدون اعتناى به دين، كار خودشان را
بكنند و آخوند و مبلغ دين هم فقط احكام فردى و شخصى و طهارت، نجاست و دماء ثلاثه و
حداكثر مسئلهى ازدواج و طلاق را براى مردم بيان كند. اولين حادثهاى كه در اسلام،
در دورانى كه پيغمبر از فشار مخالفان در مكه خلاص شد، اتفاق افتاد، چه بود؟ تشكيل
حكومت. پيغمبر به مدينه آمد و حكومت تشكيل داد. پيغمبر نيامد مدينه كه بگويد من
عقايد شما را اصلاح مىكنم،
[1] - چرا چيزهايى كه خود عمل نمىكنيد به مردم
مىگوييد؟!( صف: 2)
[2] - بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با اقشار مختلف
مردم به مناسبت ميلاد اميرالمؤمنين على( عليه السلام) 30/ 6/ 1381