احكام دينى را برايتان بيان مىكنم، شما هم
يك نفر را به عنوان حاكم براى خودتان انتخاب كنيد؛ چنين چيزى نبود، بلكه پيغمبر
آمد و ازمهى سياست را به دست گرفت. ايشان از اول كه وارد شد، خط مشى نظامى،
سياسى، اقتصادى و تعامل اجتماعى را طراحى كرد. چطور اين دين به خط مشىهاى سياسى و
نظامى و اقتصادى و اجتماعى كارى نداشته باشد و در عين حال، دين همان پيغمبر هم
باشد؟! در مطلب به اين روشنى، خدشه مىكنند! اين در باب ارتباط با سياست، كه
پايهاىترين مسئله است.[1] سالها
غفلت مسلمين و مهجور ماندن قرآن سبب شد كه دستهاى تحريف بتوانند به نام دين، هر
سخن باطلى را در اذهان جاى داده و بديهىترين اصل دين خدا را منكر شوند و شرك را
جامهى توحيد پوشانده و مضمون آيات قرآن را بىدغدغه انكار كنند، و در حالى كه
قرآن اقامهى قسط را هدف از ارسال رسل مىداند؛
«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ
الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»،[2]
و در حالى كه با خطاب «وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذينَ
ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ»،[3]
همهى مؤمنين را موظف به تلاش براى اقامهى قسط مىكند، و در حالى كه آيات كريمهى
قرآن، اعتماد به ستمگران را ممنوع مىسازد و به پيروان خود مىفرمايد: «وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ»،[4] و گردن نهادن به ظلم طاغوت را
منافى با ايمان مىشمرد و مىگويد: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى
الَّذينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ
مِنْ قَبْلِكَ يُريدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا
أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ»،[5]
و كفر به طاغوت را در كنار ايمان به خدا قرار
[1] - ديدار رهبر معظم انقلاب با روحانيون استان سمنان
17/ 8/ 1385
[2] - ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با
آنها كتاب( آسمانى) و ميزان( شناسايى حقّ از باطل و قوانين عادلانه) نازل كرديم تا
مردم قيام به عدالت كنند.( حديد: 25)
[3] - و بر ظالمان تكيه ننماييد، كه موجب مىشود آتش
شما را فرا گيرد.( هود: 113)
[5] - آيا نديدى كسانى را كه گمان مىكنند به آنچه( از
كتابهاى آسمانى كه) بر تو و بر پيشينيان نازل شده، ايمان آوردهاند، ولى مىخواهند
براى داورى نزد طاغوت و حكّام باطل بروند؟! با اينكه به آنها دستور داده شده كه به
طاغوت كافر شوند.( نساء: 60)