بودند، خطاب كرد و گفت: «وَ أُوتينا مِنْ كُلِّ شَىْءٍ».[1]
همهى امكاناتى كه براى يك قدرت يگانه لازم است، خداى متعال به سليمان عطا كرده
بود. ملك سليمانى، حكومت سليمانى، محصول تلاش چندصد سالهى بنىاسرائيل است؛ يعنى
حق، همان حقى كه موسى آن را بر فرعون عرضه كرد. آن كلمهى توحيدى كه در
بنىاسرائيل، ساليان درازى تعقيب شد، مظهر حكومت اين حق و كلمهى توحيد، حكومت
داود است و بعد از او، حكومت سليمان پيامبر كه حكومت عجيبى است.[2]
خصوصيت حكومت پيامبر اين بود كه به جاى ابتناء بر ظلم، ابتناء بر عدل داشت. به جاى
شرك و تفرقهى فكرى انسان، متكى بر توحيد و تمركز بر عبوديت ذات مقدس پروردگار
بود. به جاى جهل، متكى بر علم و معرفت بود. به جاى كينهورزى انسانها با هم، متكى
بر محبت و ارتباط و اتصال و رفق و مدارا بود؛ يعنى يك حكومت از ظاهر و باطن
آراسته. انسانى كه در چنين حكومتى پرورش پيدا مىكند، انسانى باتقوا، پاكدامن،
عالم، بابصيرت، فعال، پرنشاط، متحرك و رو به كمال است[3]
2- 3- 3- 1- 1. حكومت پيامبران
حكومت حق براى نفع مستضعفان و جلوگيرى از ظلم و جور و اقامه عدالت
اجتماعى همان است كه مثل سليمان بن داود و پيامبر عظيم الشان اسلام (صلى الله عليه
و آله) و اوصيا بزرگوارش براى آن كوشش مىكردند از بزرگترين واجبات و اقامه آن از
والاترين عبادات است.[4] اسلوب
حكومت انبيا غير از حكومت سلطنتى و حكومتهاى متداول است كه براى متصدى خود مايه
مالاندوزى و كامرانى مىشود. وضع زندگى