وظايف دولت امريكا نيست. اين [را] براى
خودشان وظيفه نمىدانند، اما در نظام اسلامى اينها هست. پس حفظ آزادىها از يك
طرف، حفظ حيثيت انسانها از يك طرف، حفظ جهتگيرى صحيح انسانها از يك طرف. خب در
كنار اين همه، مقابلهى اين نظام است با همهى ارزشهاى رايجى كه امروز قدرتهاى
مسلّط عالم، چهاردستى به آن چسبيدهاند و مىخواهند آنها را بر همهى دنيا تحميل
كنند؛ مثل همين آزادىهاى فردىِ خلاف مصلحت و خلاف حق. مثل تعرّض به انسانهاى ضعيف،
مثل ميداندادنِ مطلق به سرمايه و پول؛ كه امروز در نظام هاى سرمايهدارى عالم،
مطلقاً پول مسلّط است، حتى در ميدان قانونگذارى و ميدان قضاوت. خب با همهى اين
ارزشهاى باطل اين نظام دارد مقابله مىكند و ارزش الهى را دارد در مقابل چشم
انسانها قرار مىدهد و اينجا هم او را تطبيق مىكند با واقعيت و آن را پياده
مىكند.[1]
2- 3- 2. حكومت دينى؛ ضرورت مسلمان زيستن
اقامهى دين، وظيفه است. حاكميت دين، هدف مهم همهى اديان است؛ «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ».[2] قيام به قسط، قيام به عدل و حاكميت
الهى، هدف بزرگ اديان است. اصلًا ائمهى ما (عليهم الصّلاهو السّلام) تمام زجر و
مصيبتشان به خاطر اين بود كه دنبال حاكميت الهى بودند؛ والّا اگر امام صادق و امام
باقر (صلواتاللّهعليهما) يك گوشه مىنشستند و چند نفر دور خودشان جمع مىكردند و
فقط يك مسألهى شرعى مىگفتند، كسى به آنها كارى نداشت. خود امام صادق در يك حديث
مىفرمايد: «هَذَا أَبُو حَنِيفَهَ لَهُ أَصْحَابٌ وَ هَذَا الْحَسَنُ
الْبَصْرِىُّ لَهُ أَصْحَاب»؛[3]
ابوحنيفه اصحاب دارد، حسن بصرى اصحاب دارد. پس، چرا به آنها كارى ندارند؟ چون
مىدانند كه آن حضرت داعيهى امامت دارد؛ اما
[1] - بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار اعضاى مجلس
خبرگان رهبرى 8/ 10/ 1372