بشرى را آزموده و در هيچيك، درمان دردهاى
اساسى خود را نيافته، آزمايشى مهم و تعيينكننده است.[1]
مردمسالارى حقيقى همان مردمسالارى دينى است كه با پشتوانهى ايمان و مسئوليت دينى
مطرح مىشود و همانطور كه در ايران اسلامى مشهود است بسيار مطمئنتر و صادقانهتر
و مردمىتر از دموكراسى امثال آمريكا عمل مىكند.[2]
اين دموكراسىاى كه امروز در ايران است، هيچ وقت در تاريخ ايران وجود نداشتهاست.
هيچ وقت در دورانهاى گذشتهى ايران، چنين آزادىاى كه امروز هست، نبودهاست.
نمونهاش انتخابات و حضور مردم در صحنه است.[3]
در نظام اسلامى يك خصوصياتى وجود دارد كه نمىتواند مثل نظام هاى استبدادى حركت
بكند- چه استبدادىهاى قديم كه علناً، صريحاً دهان ها را مى بستند و دهانها را مى
شكستند و انسانها را نابود مىكردند، چه ديكتاتورى به سبك جديد كه در كشورهايى كه
ظاهراً دموكراسى هستند، باطناً استبدادى حكمفرماست- چون اينها خلاف شرع است؛ چون
تعرّض به حيثيت انسانهاست. همچنين نمىتواند مثل نظامهايى كه حقيقتاً دموكراسى
در آنجا برقرار است- به معناى حاكميت و آزادى مطلق انسانها در همهى زمينهها،
جز آن چه كه به مصالح كشور مربوط باشد- اين را هم نمىتواند نظام اسلامى تحمل
بكند. يعنى فرض بفرماييد كه كسى در خفاء يك گناهى كرده است، اقامهى بينه مىشود
پيش شما، شما حدّ بر او جارى مىكنيد؛ خب اينكه على الظاهر يك امر شخصى است. يا
انسان ها اگر چنانچه گناهكار باشند، نظام اسلامى مىخواهد آنها را از ظلمات گناه
به نور هدايت الهى و تقوا رهنمون بشود. اين جزو وظايف است؛ اين جزو وظايف دولت
سوئد نيست؛ جزو
[1] - پيام رهبر معظم انقلاب به دومين دورهى مجلس
خبرگان رهبرى 1/ 12/ 1369
[2] - پيام رهبر معظم انقلاب به حجاج بيتاللهالحرام
18/ 11/ 1381
380
[3] - بيانات رهبر معظم انقلاب در خطبههاى نماز جمعه
تهران 7/ 1/ 1371