ثروت و پول و سرمايه به نفع خود گردآورى
مىكند و آنها را در راه به دست آوردن دوبارهى قدرت مصرف مىكند. دمكراسيهاى
امروز دنيا بر پايهى تبليغات دروغ و فريبنده و مسحور كردن چشمها و دلهاست. امروز
در دنيا هرجا شعار دمكراسى مىدهند، شما ببينيد براى تبليغات كانديداهاى رياست
جمهورى و يا نمايندگان مجلس چه كار مىكنند! پول خرج مىكنند. دمكراسى در پنجهى
اقتدار پول اسير است. مردمسالارى امام زمان- يعنى مردمسالارى دينى- با اين روش،
بهكلّى متفاوت است.
1- 1. در ايجاد حكومت (گزينش بر اساس ضوابط و بيعت)
هر كسى، هر جمعيتى، هر اجتماعى حق اولىاش اين است كه خودش انتخاب
بكند يك چيزى را كه راجع به مقدرات مملكت خودش است.[1]
امير المؤمنين (عليه السلام) مىفرمايد: «... وَ الَّذى
فَلَقَ الْحَبَّهَ وَ بَرَأَ النَّسَمَهَ، لَوْ لا حُضُورُ الْحاضِرِ وَ قِيامُ
الْحُجَّهِ بِوُجُودِ النّاصِرِ وَ ما أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَماءِ أَنْ لا
يُقارُّوا عَلى كِظَّهِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظْلُومٍ، لأَلْقَيْتُ حَبْلَها عَلى
غارِبِها وَ لَسَقَيْتُ آخِرَها بِكَأْسِ أَوَّلِها؛ وَ لَأَلْفَيْتُمْ دُنْياكُمْ
هذِه ازْهَدَ عِنْدى مِنْ عَفْطَهِ عَنْزٍ»؛[2]
سوگند به آنكه بذر را بشكافت و جان را بيافريد، اگر حضور يافتن بيعت كنندگان نبود
و حجت بر لزوم تصدى من با وجود يافتن نيروى مددكار تمام نمىشد ... زمام حكومت را
رها مىساختم و از پى آن نمىگشتم.[3] قانون و
اجرا بايستى با معيارهاى خدايى و با مقررات الهى باشد؛ يعنى با احكام اسلامى يا با
احكام مشخص يا با كليات و آنچه كه از اسلام دانسته شده و فهميده شدهاست، منطبق
باشد و معارض نباشد. افرادى هم كه