انتخاب كنند و در تعيين مدير كشور داراى نقش
باشند. از سوى ديگر وظيفه هم هست؛ به اين خاطر كه اين شركت مىتواند روح نشاط و
احساس مسؤوليت را هميشه در جامعه زنده نگه دارد ... انتخابات فقط يك وظيفه نيست،
فقط يك حق هم نيست؛ هم حق شماست، هم وظيفهى عمومى است.[1]
امام به مردم اعتماد داشتند. انقلاب كه پيروز شد، امام مى توانستند اعلان كنند كه
نظام ما، يك نظام جمهورى اسلامى است، از مردم هم هيچ نظرى نخواهند، هيچكس هم اعتراضى
نمى كرد، اما اين كار را نكردند. درباره اصل نظام و كيفيت نظام، رفراندم راه
انداختند و از مردم نظر خواستند، مردم هم گفتند جمهورى اسلامى، و اين نظام تحكيم
شد. براى تعيين قانون اساسى، امام مى توانست يك قانون اساسى مطرح كند، همه مردم،
يا يك اكثريت قاطعى از مردم هم يقينا قبول مى كردند. مى توانست عده يى را معين كند
و بگويد اينها بروند قانون اساسى بنويسند، هيچكس هم اعتراض نمى كرد، اما امام اين
كار را نكرد. امام انتخابات خبرگان را به راه انداختند[2]
اعتقاد ما اين است كه حاكميت بر مردم، جز از قِبَل پروردگار عالم- كه خالق مردم
است- و با رضايت مردم، غيرمشروع و غيرصحيح و غيرمنطقى است.[3]
در رأس نيروهاى اجرايى كشور، رئيس جمهور قرار دارد كه به وسيلهى
امام، رأى مردم نسبت به او تنفيذ مىشود؛ يعنى در حقيقت، از سوى امام منصوب
مىشود. مردم در ميان كسانى كه شايستهى رياست جمهورى
[1] - بيانات رهبر معظم انقلاب در صحن جامع رضوى 1/ 1/
1384
[2] - متن كامل خطبه هاى نماز جمعه تهران به امامت مقام
معظم رهبرى 14/ 3/ 1378
[3] - بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در مراسم ديدار
سفرا و كارداران وزارت امور خارجه 4/ 6/ 1372