ندارد. خود اين، يك نكتهى بسيار مهم و
تعيينكننده در سرنوشت جامعهى اسلامى است.[1]
1. شرايط ولىّ منصوب به نصّ (پيامبران و ائمه اطهار عليهم السلام)
زمامدار بايستى از كمال اعتقادى و اخلاقى برخوردار و عادل باشد؛ و
دامنش به معاصى آلوده نباشد. كسى كه مىخواهد «حدود» جارى كند، يعنى قانون جزاى
اسلام را به مورد اجرا گذارد، متصدى بيت المال و خرج و دخل مملكت شود، و خداوند
اختيار اداره بندگانش را به او بدهد، بايد معصيتكار نباشد:
«قالَ لا يَنالُ عَهْدِى الظّالِمينَ».[2]
خداوند تبارك و تعالى به جائر چنين اختيارى نمىدهد. زمامدار اگر عادل نباشد در
دادن حقوق مسلمين، اخذ مالياتها و صرف صحيح آن، و اجراى قانون جزا، عادلانه رفتار
نخواهد كرد؛ و ممكن است اعوان و انصار و نزديكان خود را بر جامعه تحميل نمايد، و
بيت المال مسلمين را صرف اغراض شخصى و هوسرانى خويش كند.
بنا بر اين، نظريه شيعه در مورد طرز حكومت و اينكه چه كسانى بايد
عهدهدار آن شوند در دوره رحلت پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) تا زمان غيبت
واضح است. به موجب آن امام بايد فاضل و عالم به احكام و قوانين و در اجراى آن عادل
باشد.[3] ... لذا
مى گويد: «وَ الَّذينَ آمَنُوا» آن كسانى كه ايمان
آوردهاند، ايمان درست آوردند كه لازمه اطلاق[4]
«آمنوا» اين است كه ايمان آوردند، آن كسانى كه با عمل خود ايمانشان را امضاء
كردند، پس «الذين آمنوا»؛ شرط اول است كه واقعا مومن باشد. شرايط ديگرى هم دارد: «الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاهَ»؛[5] آن
[1] - سخنرانى رهبر معظم انقلاب در ديدار با مسؤولان و
كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران، به مناسبت عيد سعيد غدير 20/ 4/ 1369