پيامبر مرسل. اين جزء اصول مذهب ماست كه
ائمه (عليهم السلام) چنين مقاماتى دارند، قبل از ميان باشد. چنانكه به حسب روايات
اين مقامات معنوى براى حضرت زهرا (سلام اللَّه عليها) هم هست با اينكه آن حضرت نه
حاكم است و نه قاضى و نه خليفه. اين مقامات سواى وظيفه حكومت است. لذا وقتى
مىگوييم حضرت زهرا (عليها سلام) قاضى و خليفه نيست، لازمهاش اين نيست كه مثل من
و شماست؛ يا بر ما برترى معنوى ندارد.[1]
مثل چنين روزى، در آن موقعيت مهم و حسّاس كه پيغمبر اكرم (عليه و على آله الصّلاه
والسّلام) آخرين ماههاى حيات مبارك خود را مىگذراند، اميرالمؤمنين (عليهالصّلاه
والسّلام) را به ولايت- يعنى سرپرستى مسلمين- و به حكومت- يعنى مديريّت جامعهى
اسلامى- نصب فرمود. ولايتى كه در اينجا مورد نصب و محلّ اشارهى پيغمبر اسلام
قرار گرفته، صرفاً آن ولايت كلّيهى الهيّهى معنوى كه مبتنى بر عناصر ديگرى است،
نيست. بلكه يك امر الهى و يك فرمان آسمانى و ملكوتى است، كه با اين بيان تشريعى
نبوى كه فرمود «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذَا عَلِىّ
مَوْلاهُ»،[2] قابل نصب
و جعل نيست. اين بيان پيغمبر كه ولايت را به اميرالمؤمنين (عليه الصّلاه والسّلام)
سپرد، مبيّن نصب تشريعى است و به معناى حكومت، مديريّت جامعهى اسلامى و ولايت امر
مسلمين است كه البته با ولايت كليّهى الهيّه كه در وجود مقدس پيغمبر و ائمّهى
هدى (عليهم السّلام) وجود داشت، همراه است.[3]
3- 2. ولايت بالذات و بالعَرَض
اگر رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) خلافت را عهدهدار شد، به امر
خدا بود. خداى تبارك و تعالى آن حضرت را خليفه قرار داده است: «خَلِيفَهِ اللَّهِ