اسم الکتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى المؤلف : كريمى والا، محمد رضا الجزء : 1 صفحة : 43
واژه «حاكميّت» كه مصدر جعلى از ريشه «حكم»
است، به معناى إستيلا يافتن، سلطه برتر داشتن و تفوّق همراه با منع از هرگونه
تبعيت يا رادعيّت از سوى نيرويى ديگر مىباشد[1]؛
اما اين تفوّق و برترى لزوما از جهت كيفيات «جسمانى» و «معنوى» نيست، بلكه بيشتر
به دليل تقدم در سلسله مراتب قدرت است كه از يك سو به دارنده آن حق صدور اوامر و
نواهى مىدهد و از سوى ديگر، مادون را به اطاعت و سرسپردگى در برابر فرامين آن
مكلّف مىسازد.[2]
ب) مفهوم اصطلاحى
اگر جاىگاه «حاكميّت» را در مفهوم «دولت»[3]-
به عنوان اجتماع انسانهايى كه در سرزمين معيّنى سكونت اختيار كردهاند و يك نظام
سياسى (حكومت[4]) سازمان
[3] - تعريفهاى دولت؛ ر. ك: آقابخشى، فرهنگ علوم
سياسى، ص 239؛ محمد عاليخانى، حقوق اساسى، ص 34.
[4] - حكومت امرى جدا از« دولت» مىباشد و در واقع يكى
از عناصر تشكيلدهنده آن به شمار مىرود. موقعيتحكومت را مىتوان به موقعيت هيئت
مديره يك شركت سهامى تشبيه كرد، همانطور كه يك هيئت مديرهنماينده و مأمور از طرف
صاحب سهام است و از طرف آنها طبق اساسنامه، امور شركت را اداره مىنمايد، حكومت
نيز نماينده و مأمور از طرف دولت مىباشد. دولت داراى خصلت دائمى است، اما حكومت
تغييرمىكند كه اين تغيير يا به صورت مسالمتآميز و قانونى است و يا به نحو شورشى
يا در اثر انقلاب است؛ درصورتى كه دولتها پيوسته ثابتاند و اين اثبات تا وقتى
است كه« حاكميت» آنها پايدار بوده باشد؛ يعنى-« حاكميت» روح دولت است و مادام كه
دولت« حاكميت» دارد، حيات دارد. رژيم فرانسه پادشاهى بود، انقلاب( 1789) آن را به
جمهورى تبديل كرد. بعد جمهورى به امپراتورى بدل شد و سرانجام باز به جمهورى
تغييريافت. حال آنكه دولت فرانسه همان بود كه بود. ر. ك: محمد عاليخانى، حقوقى
اساسى، ص 46- 50.
اسم الکتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى المؤلف : كريمى والا، محمد رضا الجزء : 1 صفحة : 43