معناگرايى امروز جهان‌

امروز در دنيا گرايش به دين شروع شده است- البته نمى‌شود پيش‌بينى كرد كه تا بيست يا پنجاه سال ديگر به ديندارى مطلق مردم اروپا خواهد انجاميد. نه، به هيچوجه اين جورى نيست. مسائل انسانى تحت تأثير عوامل فراوانى قرار مى‌گيرند، اين جور نيست كه ما يك يا دو عامل را محاسبه و فوراًيك استنتاجى بكنيم. نه، نمى‌توان گفت كه گرايش به دين هست، اما در مقابل آن حركت ديگرى نيست. حتماً باز هم حركات فراوانى در مقابل همين گرايش به دين در سطح جهان وجود دارد، وليكن گرايش به معنويت و به دين حركت اصيلى است. همه چيز دنيا تقريباً متناسب با هم شكل مى‌گيرد. اوج اين گرايش در كشور ماست كه حكومت دينى و اسلامى تشكيل شده است و اندكى كمتر، در عين حال خيلى شديدتر از جاهاى ديگر دنيا، در محيطهاى اسلامى است.

شكست امريكا

حالا طرّاحان سياستهاى برون مرزى امريكا و صهيونيسم خيال مى‌كنند كه مسئله‌ى مصر، مغرب يا الجزاير را با زيد و عمرو و بكر حل كردند، فلان كس را سر كار آوردند، فلان كودتاى نظامى را كردند، تمام شد. نه، به قول مشهدى‌ها كه ما باشيم، «خشت از خَرَند در رفته»، اين جور نيست كه دوباره آن بنا و آن كيفيت چند دهه‌ى گذشته را- كه تسلط مطلق غرب بر اين منطقه‌ى نفت خير بود- بشود تأمين كرد. وضعيت عوض شده است. عامل آن هم، همين حركت عظيم ملت ايران بود كه به كلى خيلى معادلات و محاسبات را به هم ريخته است و آن سبوى تسلّط امريكا و غرب بر اين ملتها و كشورها بشكست و آن پيمانه ريخت. ديگراين جورنخواهدشد ولى اين وضعيت چقدر طول بكشد، از لحاظ معادلات و محاسبات پيش بينانه، قابل انعطاف است.

دانشجويان جهان اسلام‌

اين گرايش در دنياى اسلام خيلى قوى است. بطور جدى حركت اسلامى حاكم است. عمدتاً هم در محيطهاى دانشجويى و جوان والّا اگر شما به مصر برويد، ممكن است صد جوان را ببينيد كه از اين صد