اسم الکتاب : سايه سار ولايت (منشور مطالبات مقام معظم رهبرى از دانشگاه و دانشگاهيان) المؤلف : خامنهاى، سيد على الجزء : 1 صفحة : 155
خودى خود، چه علتى مىتوانست داشته باشد؟!
صرف اينكه اينها علوم غيردينىاند، عناد با دين و دشمنى با دين را ايجاب نمىكرد.
اما چنين اتفاقى افتاد، و عناد و دشمنى با دين و تحقير دين آغاز شد.
اين، نمىتوانست امرى عادى باشد، و به خودى خود پيش بيايد! حداكثر اين است كه
دستگاهى كه علوم غيردينى را تدريس مىكند، دينى نباشد. اما ضددين بودنش، لازمه
حركت حساب شدهاىست. آن هم در سرزمينى كه اعماق نهاد مردم، با دين آميخته است.
اين حركت، در زمان رضاخان و براى مدتى طولانى انجام شد، و حاكى از آن بود كه موضوع
چقدر برايشان مهم بود!
روحانيت و رضاخان
اين كارها، مربوط به آقاى جعفريان و امثال محققين جوان اسلامىست كه
دنبال قضيه بروند. شما ببينيد در نيمه دوم سلطنت قاجاريان و در دوران رضاخان، يعنى
از وقتى كه اروپايىها در ايران مطامع جدّى پيدا كردند- قبل از قضيهى نفت به يك
شكل و بعد از قضيهى نفت به شكل ديگر و بيشتر- موضوع روحانيت و دستگاه آخوندى، يك
مسئلهى بسيار مهم بود؛ و خرد كردن و كوبيدن آن، از اهداف آنان شمرده مىشد. اين
حركتْ از زمان ناصرالدين شاه شروع شد؛ و از آن زمان، به شكل يك هدف و ايدهى جدى،
كه برايش برنامهريزى شد، در آمد. يعنى يك وقت فقط همين يك دستگاه قدرت بود- دو
ملك در اقليمى نگنجند- و شاه مىديد كه روحانيت هم امر و قبض و بسط و نهى مىكند،
و نمىتوانست ببيند. زمانى در همين اندازه بود. اما بعد انگيزههاى خارجى هم بر آن
افزوده شد. راهش هم همين بود كه بيايند دانشگاهها را كه آيندهى كشور به دست آنها
مىافتد، از دين و روحانيت جدا كنند.
هدف پهلوىها
آنان براى رسيدن به اين مقصود، تلاش كردند؛ و موفق هم شدند. كار به
جايى رسيد كه اين تلاش، از اواخر پهلوى اول تا اواخر پهلوى دوم ادامه پيداكرد؛ و
كوشيدند حوزه و روحانيت را، به عنوان مجموعهاى فاقد «سواد» و «دين»، به مجموعهى
دانشگاهى معرفى كنند! هدف از اين كار اين بود كه وقتى
اسم الکتاب : سايه سار ولايت (منشور مطالبات مقام معظم رهبرى از دانشگاه و دانشگاهيان) المؤلف : خامنهاى، سيد على الجزء : 1 صفحة : 155