responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سايه سار ولايت (منشور مطالبات مقام معظم رهبرى از دانشگاه و دانشگاهيان) المؤلف : خامنهاى، سيد على    الجزء : 1  صفحة : 120

حرفها خيلى نكات فهميدم. يكى از حرفهايى كه در آن وقتها گفته مى‌شد، اين بود كه علم و دين چندين قرن با هم توأم بودند؛ يعنى علما غالباً كسانى بودند كه اهل دين بودند و علم دين و علم غير علوم دينى، با هم مخلوط بود و دست يكدسته از افراد بود. محمّدبن‌زكرياى رازى يا ابن سينا، يك فقيه هم بودند، ضمن اينكه مثلا يك دانشمند بزرگ هم بودند. ديگران هم همين‌طور.

آزادى در محيط حوزه‌

در آداب المتعلمين- يعنى آداب احترام شاگرد به استاد- كتابها نوشته شد. شهيد ثانى، كتابى تحت عنوان «منيةالمريد فى آداب المفيد والمستفيد» دارد؛ يعنى استاد و مستفيد (شاگرد) آدابشان در مقابل هم چيست. شاگرد بايستى مثل نوكرِ استاد باشد. واقعاً هم ماها در حوزه‌هاى علميه همين‌گونه بوديم. حقيقتاً اگر استادى اجازه مى‌داد كه شاگرد دنبال سرش تا خانه او را بدرقه كند، اين شاگرد خوشحال بود. اصلا شاگرد، استاد را انتخاب مى‌كند. حوزه، براى انتخاب استاد، اجبارى نيست. هنوز هم همين‌طور است. طلبه، اين درس و آن درس مى‌رود و بالاخره يكى را انتخاب مى‌كند. بعد سر درس اشكال مى‌كند و هيچ حرفى را از استاد تعبدى قبول نمى‌كند. الان هم همين‌طور است. الان هم هركس باشد، فرقى نمى‌كند. من وقتى در اينجا درس مى‌دهم، طلبه‌ها مى‌آيند اشكال مى‌كنند و تا وقتى كه باور و قبول نكنند، ساكت هم نمى‌شوند. اگر هم ساكت بشوند، مى‌گويند اشتباه كرديم. يعنى در محيطهاى علمى ما، نسبت به حرف استاد هيچ تعبدى نيست و شاگرد اين‌طور با استاد جرى برخورد مى‌كند. اما همين شاگرد با آن استادى كه اين‌گونه جرى برخورد مى‌كند، مثل نوكر اوست. حالا البته به آن شدت سابق نيست. تا زمان‌هاى ما واقعاً بود، ولى هنوز هم با محيط دانشگاه خيلى فرق دارد. يعنى شاگردى رد بشود و به استادش احترام نكند، اصلا چنين چيزى معقول نيست؛ چه رسد به اينكه به استادش اهانت كند. اگر اهانت كند، مى‌گويند چرا اهانت مى‌كنى، به درسش نيا، چه اجبارى دارى؟

غرضم حرف آن آقاست كه مى‌گفت: چندين قرن- مثلا دوازده يا سيزده قرن- علم و دين همراه بود. شاگرد در تاريكى بايد جلوتر از استاد برود كه اگر چاله‌اى هست، او بيفتد، استادش نيفتد. بايد مثل نوكرِ استادش باشد. آن روز مى‌گفتند كه پنجاه سال است علم و دين از هم جدا شده است.

احترام به اساتيد، يكى از بزرگترين مظاهر دانشگاه اسلامى‌

اسم الکتاب : سايه سار ولايت (منشور مطالبات مقام معظم رهبرى از دانشگاه و دانشگاهيان) المؤلف : خامنهاى، سيد على    الجزء : 1  صفحة : 120
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست