اگر دانشگاه ما دانشگاه اسلامى است، يكى از بزرگترين مظاهرش بايستى احترام بيش از حد معمول دنيا به اساتيد باشد؛ مخصوصاً از طرف شاگردان. شاگرد بايد به استاد، بى‌قيد و شرط احترام كند. اگر آن استاد بد هم است، بايد او را احترام كنند. فرض كنيد استاد كافرى را آوردند و در يك كلاس پُرحزب‌اللهى گذاشتند. آيا اين حزب‌اللهى‌ها بايد به اين كافر احترام كنند، يا بايد اهانت نمايند؟ نخير، بايد احترامش كنند، از او تجليل نمايند، او را بر خودشان مقدّم بدارند؛ چون استاد آنهاست، هيچ دليل ديگر نمى‌خواهد. اين در حالى است كه گفتيم اين شخص اصلا معتقد به اعتقاد اينها نيست؛ چه رسد كه استادى مؤمن و مسلمان باشد. به هر حال، احترام استاد در محيط دانشجويى و دانشگاهى بايستى خيلى محفوظ باشد.

رفع مشكلات‌

اين مشكلاتى هم كه ذكر شد، بايد برطرف بشود. من كه معتقدم برطرف خواهد شد. حالا اگر شما خيلى هم اين را قبول نداشته باشيد و به اين قضيه خوش‌بين هم نباشيد، حرفى نداريم، مى‌گوييم بايد تلاش كنيد، تا ان‌شاءالله برطرف بشود. ما هم حاضريم كه تلاش كنيم، شما هم ان‌شاءالله همكارى مى‌كنيد. نظرات كارشناسى‌تان را بفرماييد، ما هم به مسئولان و غيرمسئولان- يعنى دولتى و غيردولتى- هر وقت لازم باشد، سفارش مى‌كنيم، تا ان‌شاءالله هر كارى كه بايد بشود، انجام بگيرد. البته صرفه‌جويى هم يكى از مهمترين كارهاست. هرچه ممكن بشود، در غير كارهاى لازم صرفه‌جويى خوب است، تا در وقتى كه امكانات و پول كم است، ان‌شاءالله به كارهاى اساسى و واجب بيشتر كمك بشود.

خداوند ان‌شاءالله شماها را حفظ كند. آقاى دكتر فاضل، وزير محترم و برادر عزيزمان را خداوند محفوظ بدارد و كمك كند، تا ان‌شاءالله بتوانيد اين بار سنگين را به بهترين وجهى به منزل برسانيد.[1]

والسّلام عليكم و رحمه اللّه و بركاته‌

[1] - از آنجا كه اين بيانات در جمع محدودى ايراد شده و قسمتى از آن طبقه‌بندى شده است، لذا درحال حاضر اين قسمت حذف مى‌شود و در زمان مناسب، اقدام به درج آن خواهد شد.