اسم الکتاب : زمينه ها، عوامل و بازتاب جهانى انقلاب اسلامى، رهيافت فرهنگى المؤلف : ملكوتيان، مصطفى الجزء : 1 صفحة : 44
و واقعى وارد خودآگاهى مردم شد. يعنى به مردم گفته شد، اسلام
دين عدالت است، اسلام با تبعيضهاى طبقاتى مخالف است، اسلام دين حريت و آزادى است.
بهاينترتيب، علاوه بر معنويت، آرمانها و مفاهيم ديگر نظير برابرى، آزادىخواهى
و عدالت، رنگ اسلامى به خود گرفته، و در ذهن مردم جايگزين شد. درست بهدليل جايگزينى
اين مفاهيم در ذهن توده بود كه نهضت اخير ما، نهضتى شامل و همهگير شد ... اين
نهضت هم روستايى بود هم شهرى. شهرى و روستايى، محروم و ثروتمند، كارگر و كشاورز،
بازارى و غيربازارى، روشنفكر و عامى، همه و همه، در اين نهضت شركت كرده بودند و
اين بهدليل اسلامى بودن نهضت بود كه همه گروههاى مختلف در يك مسير و يك صف قرار
گرفتند ... بالاتر از اين، ايجاد هماهنگى، نهضت ما توانست موفقيت بسيار بزرگ ديگرى
كسب بكند و آن از بين بردن خودباختگى ملت ما در برابر غرب بهمعنى اعم آن، يعنى
بلوك غرب و شرق بود. نهضت ما توانست به مردم بگويد كه شما خود، يك مكتب و يك فكر
مستقل داريد، خود مىتوانيد بر روى پاى خود بايستيد و تنها به خود اتكا داشته
باشيد.[1]
به نظر ايشان، در ايران انقلاب نوظهورى رخ داد كه خاستگاه آن مسجد
بود. راههاى بررسى و شناخت اين انقلاب عبارتاند از:
1. كيفيت رهبرى انقلاب
واقعيت اين است كه گروههاى زيادى كوشيدند رهبرى نهضت را بر عهده
گيرند، ولى موفقيتى كسب نكردند و رهبر، خودبهخود، انتخاب شد. چه شد كه جامعه،
امام خمينى را به رهبرى برگزيد؟ امام خمينى ازآنرو رهبر بلامعارض انقلاب شد كه
افزونبر داشتن شرايط و مزاياى يك رهبر، مانند صداقت، شجاعت، روشنبينى و قاطعيت،
به جهت فكرى و روحى، در مسير نيازهاى مردم ايران قرار داشت.
شهيد مطهرى دراينباره مىگويد:
اگر امام عنوان پيشوايى مذهبى و اسلامى را نمىداشت و اگر مردم ايران
در