بين ببرند. اينها مى‌دانستند كه تا روحانيون هستند ... حفظ مى‌كنند اسلام را. نقشه، بردن اسلام و راهش، بردن روحانيت و جدا كردن ملت از روحانيون [بوده است‌] و لهذا با تبليغات دامنه‌دارى مشغول شدند- و حالا هم مشغول‌اند- كه روحانيون را از ملت جدا كنند. وقتى ملت از روحانيين جدا بشود و اينها پشتوانه نداشته باشند ... آنها به مقاصد خودشان مى‌رسند. خود ملت به‌تنهايى نمى‌تواند كارى بكند.[1]

6. ويرانى اقتصاد از راه تخريب كشاورزى، وابستگى به واردات مواد غذايى و غارت بيت‌المال‌

اصلًا برنامه، برنامه‌اى بوده است كه خراب بكنند، كشاورزى را به اسم اصلاحات ارضى به‌كلى از بين ببرند و بازار درست بكنند براى [فروش گندم‌هاى توليدى‌] آمريكا.[2]

دو. امام خمينى (قدس سره) و آراى نويسندگان خارجى‌

يكى از نويسندگان، به چند نقطه اشتراك و افتراق ديدگاه‌هاى حضرت امام و تعدادى از نويسندگان خارجى درباره انقلاب اسلامى اشاره كرده است كه بيان آنها در اينجا به نظر مفيد مى‌رسد؛ زيرا امام خمينى (قدس سره) رهبر و معمار انقلاب اسلامى بود و توجه به نقاطى كه ايشان بر آن تأكيد داشتند، در شناخت اين انقلاب و نقاط قوت و ضعف نوشته‌ها درباره آن مفيد و راهگشاست.

1. نقاط اشتراك‌

از نقاط مشترك مى‌توان بر اعتقادى بودن، آرمان مذهبى و پيوند سياست با مذهب،[3] عدم خشونت،[4] سرعت پيروزى،[5] سياست‌هاى ضد اسلامى شاه‌[6] و استكبارستيزى و مخالفت با آمريكا[7] تأكيد كرد كه پيش‌ازآن، در كلام امام خمينى از ويژگى‌هاى انقلاب اسلامى شمرده شده بود.

[1]. همان، ج، ص 135.

[2]. همان، ج 8، ص 155.

[3]. در آثار حامد الگار، آصف حسين، اوليويه روآ، رابين و ورس كارلسن و در درجه دوم فرد هاليدى، تدااسكاچپول و جان فوران.

[4]. در نوشته‌هاى جرالدگرين، نيكى كدى و مارك گازيوروسكى.

[5]. در اثر جرالد گرين.

[6]. در نوشته بارى روبين.

[7]. در نوشته‌هاى آصف حسين، مارك گازيوروسكى، نيكى كدى و جان فوران.