نداشت. نه مرد آزاد بود نه زن، همه در اختناق بودند.[1]

آزادى زن در منطق شاه، يعنى به انحطاط كشانيدن زن از مقام انسانى او و در حد يك وسيله با او رفتار كردن. آزادى زن در منطق شاه، يعنى پر كردن زندان‌ها از زنان ايرانى كه حاضر نيستند به پستى‌هاى اخلاقى شاهانه تن بدهند.[2]

ايشان در جاى ديگر نيز با اشاره به هدف رژيم پهلوى از مطرح كردن آزادى زنان و نيرنگ بودن آن، مى‌فرمايد:

ما با ترقى زنان مخالف نيستيم، با اين فحشا مخالفيم ... مگر مردها آزاداند كه زن‌ها مى‌خواهند آزاد باشند؟ آزاد مرد و آزاد زن با لفظ درست مى‌شود؟[3]

هفت. امام خمينى و احياى كاپيتولاسيون‌

پيش‌تر گفتيم كه بعد از آزادى امام از زندان، موضوع بعدى درگيرى‌هاى ايشان با رژيم شاه، اعطاى مصونيت كنسولى به مستشاران آمريكايى و خانواده‌هاى آنان يا احياى كاپيتولاسيون بود.

امام خمينى (قدس سره) در سخنرانى‌هاى خود به‌ويژه در روز چهارم آبان 1343، به‌شدت به فروختن استقلال كشور به‌وسيله اين رژيم اعتراض نمودند:

ملت ايران را از سگ‌هاى آمريكايى پست‌تر كردند، اگر چنانچه كسى سگ آمريكايى را زير بگيرد، بازخواست از او مى‌كنند ... چنانچه يك آشپز آمريكايى شاه ايران را زير بگيرد هيچ‌كس حق تعرض ندارد.[4]

در همين سخنرانى بود كه ايشان جمله را ادا كردند:

آمريكا از انگليس بدتر، انگليس از آمريكا بدتر، شوروى از هر دو بدتر، همه از

[1]. همان، ج 6، ص 181، 26/ 2/ 58.

[2]. همان، ج 22، ص 153، 24/ 9/ 57.

[3]. همو، صحيفه امام، ج 1، ص 305.

[4]. همان، ج 1، ص 416.