اگر كسى از وضع زندگى روحانيون مطلع باشد، خوب مى‌داند كه روحانيون املاكى نداشته و ندارند [و] روحانيون از طبقه سوم مى‌باشند.[1]

ايشان در پاسخ به سؤال خبرنگار ديگرى كه پرسيده بود، برنامه شما براى اصلاحات ارضى و صنعتى كردن كشور چيست؟ چنين پاسخ مى‌دهد:

ايران به‌سرعت مى‌تواند مشكل كشاورزى خود را حل كند، به‌طورى‌كه هم كشاورز به يك زندگى انسانى در حد ديگران برسد و هم مملكت از واردات مواد غذايى بى‌نياز گردد؛ و ما براى صنعتى كردن كشور تلاش مى‌كنيم. ولكن نه صنعت مونتاژ كه هم كشور را هرچه بيشتر به اجانب وابسته كرده است و هم اكثريت فقير و محروم را در خدمت مشتى ثروت‌اندوز متجاوز قرار داده است.[2]

شايان توجه است كه امام خمينى به‌هيچ‌وجه، با اصلاحات ارضى، ملى كردن جنگل‌ها و سهيم كردن كارگران در سود كارخانه‌ها مخالف نبود. ازجمله، به پاكروان رئيس ساواك- كه براى حل مسئله نزد ايشان آمده بود- گفت: من به‌عنوان حاكم شرع، اكثر اين مالكين دهات‌را مالك نمى‌دانم؛ ولى نحوه اجراى اصلاحات ارضى، كشور را به واردكننده مواد غذايى تبديل خواهد كرد و كشاورزى را از بين برده، ما را مجبور خواهد كرد دست نياز به‌سوى آمريكا دراز كنيم.[3]

شش. امام خمينى و آزادى زنان‌

امام با بيان اين مطلب كه اسلام نه‌تنها با آزادى زن موافق، بلكه خود، پايه‌گذار آزادى زن در تمام ابعاد وجودى وى است،[4] درباره دروغ‌گويى پهلوى‌ها در زمينه اعتقاد به آزادى زنان مى‌گويد:

در زمان اين پدر و پسر آن اختناقى بود كه شايد در طول تاريخ ما سابقه‌

[1]. همان، ج 3، ص 147، 22/ 8/ 57.

[2]. همان، ص 92، 18/ 8/ 57.

[3]. فوزى، انديشه سياسى امام خمينى، ص 38 و 39.

[4]. موسوى خمينى، صحيفه نور، ج 4، ص 192، 20/ 10/ 57.