انقلابى مفاهيم اسلامى؛

3. شخصيت، انديشه، افكار، راهبردها و عملكردهاى امام خمينى (قدس سره)؛

4. اعتماد توده‌ها و نخبگان به امام و روحانيت و انديشه‌هاى آنان.

بدين‌ترتيب، در وضعيت نارضايتى عمومى از شرايط موجود، مردم كاملًا مذهبى ايران كه مسير جريانات فرهنگى، سياسى و اقتصادى كشور را با اعتقادات بنيادينى- كه محصول فرهنگ دينى و تاريخى‌شان بود- در تعارض ديده، امام خمينى (قدس سره) را مردى الهى، با اراده پولادين و آينه افكار و خواسته‌هاى خود مى‌ديدند، به‌سرعت آرمان انقلاب اسلامى را پذيرفته، با تجمع در خيابان‌ها، فرصت هرگونه ابتكار عمل را از رژيم محمدرضاشاه و حاميان خارجى آن سلب كردند و رژيمى كه خود را وارث «2500 سال شاهنشاهى ايران»[1] مى‌دانست، و ژاندارم ابرقدرت غرب در خاورميانه بود، با وجود در اختيار داشتن و انواع تسليحات پيشرفته نظامى و نيروهاى امنيتى فراوان، فرو ريخت.

[1]. هرچند رژيم محمدرضاشاه مدام از« 2500 سال شاهنشاهى ايران» سخن مى‌گفت، صاحب‌نظران و تاريخ‌دانان، باتوجه به صدها سال حكومت غيرايرانى بر كشور در دوره مزبور و نيز ساير اشتباهات مشابه رژيم پهلوى، از آن انتقاد كرده‌اند.