responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : راز درخت سيب المؤلف : توكلى، يعقوب    الجزء : 1  صفحة : 224

آن‌كه روحانيت مى‌توانست آن‌ها را بسيج و هدايت كند و به آنها هويت ببخشد، يعنى اين قدرت را داشت؛ بى‌سبب نبوده كه احسان نراقى از برخوردش با شاه در اين باره مى‌گويد:

«شاه تعجب كرد، مى‌گفت اينها كه اين‌قدر منتفع شده‌اند پس چرا مخالف‌اند؟ من هم در جوابش گفتم: قربان منتفع شده‌اند، ولى حيثيت اجتماعى ندارند. نقش ندارند در جامعه. شما هم حيثيت را براى عده معدودى قائل شده‌ايد به نام بخش خصوصى يا به نام طبقه جديدى كه آورده‌ايد؛ بازارى‌ها را از گود خارج كرده‌ايد. بازارى‌ها مجبور شدند كه با روحانيون بيشتر نزديك بشوند، چون روحانيون بيشتر به آنها حيثيت مى‌دهند و جامعه ما طورى است كه يك بازارى كه با روحانى حشر و نشر دارد، در جامعه بيشتر قبولش دارند، كارش راحت‌تر مى‌گذرد. روحانى مسائل او را حل مى‌كند و به او يك نوع مقبوليت اجتماعى هم مى‌دهد.»

احمدى: جالب اين است كه حكومت على‌رغم اطلاع از اين ظرفيت‌هاى اجتماعى، در تلاش براى نابودى اين رابطه تلاش مى‌كرد و اقدامات حكومت در اين مسير، به جاى آن‌كه خود افزاينده باشد، خودكاهنده بوده است.

ژوزف: تعبير شما از خودافزاينده و خودكاهنده چندان روشن نيست.

احمدى به ساعت نگاه مى‌كند و مى گويد: سئوال يادتان بماند، براى بعد.

و كلاس خاتمه مى‌يابد. اما بحث و گفتگو بين دانشجويان ادامه مى‌يابد. و احمدى خسته از يك جلسه پر گفت‌وگو در ميان سئوالات فراوان دانشجويان به سمت در خروجى كلاس مى‌رود

بحث داخل هتل‌

اميلى داخل بار هتل، در حال تورق و مطالعه كتاب خاطرات عبدالمجيد مجيدى است و آندره در حال نوشتن گزارش‌هايش.

اسم الکتاب : راز درخت سيب المؤلف : توكلى، يعقوب    الجزء : 1  صفحة : 224
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست