اسم الکتاب : دولت يار (نقد و بررسى كتاب آخرت و خدا، هدف بعثت انبياء) المؤلف : حامدنيا، رسول الجزء : 1 صفحة : 124
است كه على (ع) در ادامه كار سكوت اختيار
كرد، اين حرف صحيحى است. حضرت على (ع) وقتى زمينه را براى حكومت خود مساعد
نمىبيند، سكوت مىكند و براى آن دلايلى دارد. لذا اين عمل حضرت (ع) هم نمىتواند
دليل بر مدعاى آقاى بازرگان باشد؛ چرا كه حضرت (ع) به خاطر نبود ياور[1] و فراهم نبودن زمينه و شرايط لازم
و به خاطر حفظ وحدت و جلوگيرى از تفرقه بين مسلمانان[2]
و حفظ اسلام از انحرافات، از حق خود مىگذرد و سكوت را اختيار مىكند.
اما در پاسخ به اين سؤال كه چرا اميرمؤمنان (ع) پس از فراهمشدن
زمينه و هجوم مردم براى بيعت، از پذيرش حكومت امتناع كردند، بايد گفت كه، استنكاف
حضرت از پذيرش حكومت نبود، بلكه استنكاف از سيره خلفاى پيشين بود. عدّهاى بعد از
كشته شدن عثمان، براى بيعت پيش حضرت مىآمدند و از اشان توقع داشتند بر اساس سيره
خلفا ى گذشته عمل كند. در حالى كه اميرمؤمنان (ع) معتقد به نادرستى عمل خلفاى
گذشته بود و حاضر به پذيرش چنين شرايطى نبود. لذا با امتناع از پذيرش حكومت، در
واقع؛ زمينه و شرايط حكومت خود را فراهم مىكرد كه اگر حكومت را بپذيرد بر اساس
عمل خلفاى گذشته رفتار نخواهد كرد، بلكه كتاب و سنّت پيامبر (ص) و آنچه را كه به
مصلحت اسلام مىداند، مبناى كار خود قرار خواهد داد. حضرت با اين كار حجّت را
برمردم تمام كردند كه با آگاهى لازم، حكومت ايشان را پذيرا شوند.[3]
همچنين مىتوان امتناع حضرت را از حكومت، برطرف كردن تهمتى دانست كه
به آن امامهمام مىزدند. چنانكه قبلًا اشارهكرديم، اميرمؤمنان براى گرفتن حق
خود حركتهايى را انجام داد كه بعضى او را متهم به حرص