اسم الکتاب : دولت يار (نقد و بررسى كتاب آخرت و خدا، هدف بعثت انبياء) المؤلف : حامدنيا، رسول الجزء : 1 صفحة : 125
نسبت به حكومت كردند. حضرت با امتناعاز
پذيرشحكومت، مىفهماند كه اگر حركتى براى بهدستآوردن حكومت در زمان خلفاىگذشته
انجام داده، بهخاطر بهدست آوردن حقالهى خود و عمل به وصيت پيامبر بوده، نه
دستيابى به مقام دنيوى؛ چنانكه مىفرمايد: ارزش دنياى شما نزد من از عطسه بز ماده
هم كمتر است[1].
دليلديگرىكه مىتوانبراى عدمپذيرشحكومت از طرف اميرمؤمنان ذكر
كرد، ايناستكه حضرت، فتنههاى آيندهرا پيشبينىمىكرد. انحرافات ايجاد شده ميانمسلمين،
سستشدن ارزشهاىالهى ميان مردم، دنياگرايى و به دنبال مقام و پست بودن از آفاتى
بود كه جامعه مسلمين را آزار مىداد.
حضرت مىدانست كه با پذيرش حكومت، حوادث بسيار تلخى را پيش روى خواهد
داشت و بسيارى از شخصيتها و بزرگان از آن حوادث سربلند بيرون نخواهند آمد. در
واقع؛ عدّهزيادى تابتحمّلعدالت و حكومت او را نخواهند داشت. سخنان اميرمؤمنان
به روشنى مؤيد اين مطلب است:
«دَعوُنى وَالَتمِسوُا غَيْرى، فَإِنّا مَسْتَقْبِلُونَ أَمْرا لَهُ
وُجُوهُ وَالْوانٌ لا تَقُومُ له القلوب و لا تَثْبُتُ عَلَيْهِ العُقُولُ، وَإِنَّ
الافاقَ قَدْ أَغامَتْ وَالَمحَجَّةَ قَدْ تَنَكَّرَتْ
؛ دست از من برداريد و ديگرى را بطلبيد، ما بهكارى مىپردازيم كه
وجوه و رنگهاى گوناگون دارد (مشكلاتى در پيش داريم) كه دلها بر آن استوار نيست و
عقلها زير بار آن نخواهند رفت (بلكه انكار خواهند نمود) آفاق را ابر سياه فرو
گرفته و راه روشن تغيير يافته است.»[2]
در اين سخنان، امام به بدعتها و انحرافات و تغيير ارزشها اشاره كرده
و آينده را چون روز روشن مشاهده مىكند كه طلحهها و زبيرها و افراد ديگر تاب
تحمّل نخواهند داشت و بناى مخالفت مىگذارند و حوادث تلخى را بر حضرت تحميل
مىكنند. از اين روست كه مىفرمايد: مرا رها كنيد و ديگرى را بطلبيد.[3]