وكلاى مجلس خلاصه مىشود، تا به مصلحت مردم
بينديشند و از طريق شور، بهترين كيفيّت را در وضع قانون جزئى انتخاب كنند.
2- قوّه مجريه
در قوّه مجريه دو جنبه ملحوظ شده:
الف: جنبه مردمى كه با انتخاب رئيس جمهور به وسيله مردم تحقّق
مىيابد.
پس از انتخاب، رئيس جمهور وزرا را تعيين نموده و به مجلس معرّفى
نموده تا رأى اعتماد بگيرند و به وسيله او وزرا تعيين شده و به تصويب مجلس بايد
برسند كه در تمامى اين مراحل، قدرت مردمى در نظر گرفته شده، انتخاب رئيس جمهور به
وسيله مردم و تصويب وزراى او نيز به وسيله وكلاى مردم در مجلس انجام مىشود.
ب: جنبه الهى
كه جلوهگاه آن مقام ولايت امر است كه مراد از «امر» امر كشوردارى و
نظم امور مردمى است و در آيه كريمه ... أَطِيعُوا اللَّهَ
وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[1]
امر به اطاعت از ولىّ امر شده است، يعنى در اجراى احكام نه تشريع، و مصداق آن در
زمان حضور معصوم، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و سپس امامان معصوم عليهم
السّلام و در زمان غيبت- با نوعى توسعه در مفهوم ولايت امر- نايب الامام مىباشد.
و امتياز حكومت اسلامى بر ساير حكومتها تنها در انضمام همين جنبه قدرت الهى است كه
در رأس نظام بايد قرار گيرد و به قوّه مجريه اعتبارى الهى بدهد و در حقيقت مقام
ولايت امر، قدرت بازدارنده از انحرافات و فساد در جامعه به عنوان حاكم شرع و يا
آمر ولايى مىباشد، نه آمر به معروف و ناهى از منكر، بلكه مقامى والاتر از آن، كه
نوعى ضرورت مقام ولايى ولايت فقيه را در زمان غيبت ارائه مىكند و به قواى مجريه
اعتبار شرعى مىدهد؛ زيرا حكم حاكم شرع در موضوعات اجتماعى به عنوان «حكمت بهذا» و
يا صدور امر ولايى به عنوان «أمرت بكذا» قويتر از امر به معروف است و ضرورت اطاعت
را قويتر نشان مىدهد؛ زيرا امر به معروف و نهى از منكر تنها امر و نهى مردمى است
به