مكتبى و اسلامى را دريافت و اين بار روحانيت
مبارز كشور كه همواره در صف مقدم نهضتهاى مردمى بوده و نويسندگان و روشنفكران
متعهد با رهبرى ايشان تحرك نوينى يافت. (آغاز نهضت اخير ملت ايران در سال 1382
هجرى قمرى برابر با 1341 هجرى شمسى مىباشد).
طليعه نهضت
اعتراض در هم كوبنده امام خمينى به توطئه آمريكايى «انقلاب سفيد» كه
گامى در جهت تثبيت پايههاى حكومت استبداد و تحكيم وابستگيهاى سياسى، فرهنگى و
اقتصادى ايران به امپرياليزم جهانى بود عامل حركت يكپارچه ملت گشت و متعاقب آن
انقلاب عظيم و خونبار امت اسلامى در خرداد ماه 42 كه در حقيقت نقطه آغاز شكوفايى
اين قيام شكوهمند و گسترده بود، مركزيت امام را به عنوان رهبرى اسلامى تثبيت و
مستحكم نمود و علىرغم تبعيد ايشان از ايران در پى اعتراض به قانون ننگين
كاپيتولاسيون (مصونيت مستشاران آمريكايى) پيوند مستحكم امت با امام همچنان استمرار
يافت و ملت مسلمان و بويژه روشنفكران متعهد و روحانيت مبارز، راه خود را در ميان
تبعيد و زندان، شكنجه و اعدام ادامه دادند.
در اين ميان قشر آگاه و مسئول جامعه، در سنگر مسجد، حوزههاى علميه و
دانشگاه، به روشنگرى پرداخت و با الهام از مكتب انقلابى و پربار اسلام تلاش پىگير
و ثمربخشى را در بالا بردن سطح آگاهى و هشيارى مبارزاتى و مكتبى ملت مسلمان آغاز
كرد. رژيم استبداد كه سركوبى نهضت اسلامى را با حمله دژخيمانه به فيضيه و دانشگاه
و همه كانونهاى پرخروش انقلاب آغاز نموده بود، به مذبوحانهترين اقدامات
ددمنشانه، جهت رهايى از خشم انقلابى مردم، دست زد و در اين ميان جوخههاى اعدام،
شكنجههاى قرون وسطايى و زندانهاى درازمدت، بهايى بود كه ملت مسلمان ما به نشانه
عزم راسخ خود به ادامه مبارزه مىپرداخت. خون صدها زن و مرد جوان و با ايمان كه
سحرگاهان در ميدانهاى تير فرياد «اللّه اكبر» سر مىدادند يا در ميان كوچه و
بازار هدف گلولههاى