بازداشت كسى لازم باشد، جز اعمالى كه براى
اطمينان از شخص او لازم است اگر سختگيرى و تشديدى بشود قانون بايد از آن جلوگيرى
نمايد.
(1) 10- عقايد مردم حتى عقيده مذهبى آزاد است مگر اينكه اظهار عقايد
مذكور، موجب اخلال نظاماتى بشود كه قانون مقرر داشته است.
11- آزادى فكر و عقيده يكى از حقوق گرانبهاى بشرى است، پس هر كس مجاز
است كه آزادانه هر چه بخواهد بگويد و بنويسد و طبع كند مگر اينكه سوء استفاده از
اين آزادى بكند، در اين صورت به نحوى كه قانون معيّن كرده مسئول خواهد بود.
12- حفظ و تضمين حقوق بشرى مستلزم ايجاد قواى عمومى است و تأسيس قواى
مزبور به منظور صرفه و صلاح همه است و اختصاص به اشخاصى كه متصدّى و مباشر آن قوا
هستند ندارد.
13- براى نگهدارى قواى عمومى و براى مصارف ادارات، ماليات عمومى لازم
است كه به نسبت قوّه و دارايى افراد متساويا اخذ شود.
14- افراد مردم شخصا يا توسط نمايندگان خود حقّ دارند كه در باب لزوم
ماليات و نسبت آن با دارايى تحقيق نمايند و در وصول و ايصال و مصرف و تناسب آن
مراقبت نمايند.
15- هيئت جامعه حقّ دارد كه از عمّال دولت و ادارات مملكت حساب
بخواهد.
16- هر جامعه كه حقوق افراد آن تعيين نشده و تفكيك قوا در آن معيّن
نگرديده، هرگز داراى قانون اساسى نيست.
17- چون مالكيّت از حقوق محترمه و مقدّسه است، كسى را از آن محروم
نتوان كرد، مگر آنكه مصالح عمومى ايجاب كند و قانون ضرورت آن را تأييد كند، در اين
صورت باز بايد قبلا خسارت مالك، عادلانه جبران شود.[1]
[1] - مرتضى راوندى/ تفسير قانون اساسى ايران/ 18- 20
و/ 23.
و كتاب سازمان ملل متّحد در عمل
جلد 2/ 453- 454 با اختلاف در متن، احتمالا نقل به مضمون به كار رفته است.