ميلادى، 1293 هجرى نصب كردند مشروط بر اينكه
تدوين قانون اساسى را بر مبناى آزادى كامل ملّت قبول كند و او به شرط آنان تن داد[1] و بالأخره قانون اساسى دولت عثمانى
در ضمن 19 ماده در 14 ذيحجه سال 1293 ه. تدوين شده و در مجلس پرجمعيّتى قرائت
گرديد و توپهايى به عنوان سرور و شادى شليك شد، و مجلس نوّاب؛ «مجلس شورا» را خود
عبد الحميد در 4 ربيع الاول همان سال افتتاح نمود و هيئت وزرا وجود دو مجلس را
تصويب كرد؛ يكى مجلس نوّاب (مجلس شورا) كه افراد آن را بايد ملّت انتخاب كنند و
ديگرى مجلس اعيان (مجلس سنا) كه افراد آن را سلطان عبد الحميد تعيين نمايد.
به هر حال، مجلس شورا افتتاح شد و به امور مملكت رسيدگى مىكرد تا
اينكه اوضاع و احوال كشور عثمانى به سبب تحريكات و دسيسههاى داخلى و خارجى سخت
برآشفت و مجلس شورا به صورت پايگاه اختلافات و غرضورزيها در آمد و بالأخره عبد
الحميد مجبور شد كه مجلس را به عنوان حفظ كشور منحل كند و اختيارات مطلق را به دست
بگيرد تا سال 1908 ميلادى كه باز شورشى در ارتش به وجود آمد و اجراى قانون اساسى
را مطالبه مىكردند و مجددا قانون اساسى به كار گرفته شد تا اينكه جنگ دوم جهانى
به وجود آمد[2] و دولت
عثمانى در هم پيچيده شد.
تاريخ قانون اساسى در ايران
پس از نهضت آزاديخواهان بر عليه حكومت استبدادى قاجار، فرمان
مشروطيّت[3]
[1] - دائرة المعارف/ فريد وجدى 4/ 38- 39 و 2/ 650.
[2] - دائرة المعارف/ فريد وجدى 2/ 650- 651 و 4/ 38-
39.
[3] - در اجتماعات، سه قسم حكومت وجود دارد: جمهورى،
مشروطه و استبداد.
اوّل حكومت جمهورى: عبارت است از
حكومتى كه تمام ملّت يا قسمت اعظم آن زمام امور را به دست داشته باشد و ملّت خودش
زمامداران را معيّن مىكند كه در حقيقت ملّت خود فرمانروا و فرمانبردار خواهد بود.
دوم حكومت مشروطه: حكومتى است كه
يك نفر حكومت كند ولى به وسيله و تحت سلطه قانون ثابت و معيّن كه در حقيقت حكومت،
مشروط به قانون خواهد بود، نه خودكامه. سوم حكومت استبدادى: حكومتى است كه يك نفر
به تنهايى حكومت كند بدون قاعده و قانون و هر چيزى را مطابق اراده و هوا و هوس خود
انجام دهد.( اقتباس از روح القوانين/ 93 و 95)