(1) «امور حسبيّه»: عبارت است از كارهاى اجتماعى ضرورى كه مطلوب بودن
آنها از ديدگاه شرع قطعى است و با انجام دادن يك يا چند نفر، از ذمّه ديگران ساقط
مىشود.
واژه «حسبه»، (به كسر حاء) «اسم مصدر» و از مادّه «احتساب» اشتقاق
يافته و به معناى «اجر و ثواب» به كار مىرود و امور حسبيّه را از آن جهت حسبيّه
مىگويند كه شخص آنها را به خاطر ثواب انجام مىدهد.[1]
بنابراين، امور حسبيّه، اعمّ است از واجبات و مستحبات كفائيه كه با انجام يك يا
چند نفر از ذمّه ديگران ساقط مىشود.
و مثالهايى براى آن، از اين قبيل مىتوان ذكر نمود؛ مانند: جهاد براى
اسلام، دفاع از حريم اسلام، امر به معروف، نهى از منكر، اجراى حدود، فتوا، قضا،
شهادت، استشهاد (شاهد گرفتن) نگهدارى گم شده- اعمّ از انسان و غيره- نگهدارى اموال
قاصرين (يتيم، مجنون، سفيه) نگهدارى اموال غايبين، نجات افراد از هلاكت، كفن و دفن
مردگان، كمك به مستمندان، وصول و صرف بيت المال در موارد مقرّره و امثال آن و
بالأخره
[1] - مجمع البحرين مادّه« حسب». در كتاب بلغة الفقيه
3/ 290 در تعريف ولايت حسبه چنين مىگويد:
« ولاية الحسبة التى هى بمعنى
القربة، المقصود منها التقرب بها الى اللّه تعالى، و موردها كل معروف علم ارادة
وجوده فى الخارج شرعا من غير موجد معين».