سياسى- دارند، موضوع جنگ با دشمن به صورت
(جهاد و يا دفاع) است و مىتوان آن را از مهمترين شئون ولايت زعامت و رهبرى دانست؛
زيرا جنگ، تماس مستقيم با سرنوشت اسلام و مسلمين و نفوس و اعراض و اموال ايشان
دارد و مىتواند سرنوشتساز باشد.
نكات قابل توجه:
1- هدف از جهاد و تعريف آن
1- (جهاد) در اصطلاح فقهى[1]
عبارت است از جنگ ابتدايى با كفار بر اساس دعوت به اسلام و «فى سبيل اللّه» و هدف،
نجات گمراهان از تاريكى جهل و كفر است، نه كشورگشايى.
قال اللّه تعالى: انْفِرُوا خِفافاً وَ
ثِقالًا وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ.[2] در تعريف
آن چنين آمده «أو بذل النفس و المال و الوسع فى اعلاء كلمة الإسلام و إقامة شعائر
الإيمان».[3] «فداكارى
با نفس و مال و تمامى امكانات در راه پيشرفت اسلام و اقامه شعائر ايمان به خدا
است».
بنابراين، انگيزه جهاد اسلامى از آيه كريمه و تعريف فقها به خوبى روشن
است كه جز هدايت افراد گمراه چيز ديگرى نيست. ترديدى نيست كه در جهاد نياز به وجود
فرماندهى امين، نافذ الامر، داراى اطّلاعاتى كافى از نظر زمان و مكان و غيره ضرورى
و حتمى است، كه بىموقع و حساب نشده و يا با اهدافى نامطلوب فرمان حمله صادر نكند.
امّا (دفاع) در اصطلاح فقهى عبارت از ردّ حمله دشمن[4] كه ضرورت آن شرعى و عقلى است و
احيانا نياز به اجازه فقيه پيدا نمىكند، مىباشد و آن در مواردى است كه دسترسى به
او نباشد و يا فرصت دفاع كوتاه و مهلت اجازه گرفتن نيست.