توسعه دارد، ولى شهرت در اصطلاح فقهى در
مرحلهاى بالاتر قرار دارد، بگونهاى كه بايد اماره واقع به شمار آيد و قول
اقليّت، به عنوان قول نادر و حديث، به عنوان شاذ و نادر در مقابل مشهور قرار گيرد،
ولى به هر حال مسأله اكثريّت مطرح است.
و بر همين اساس است كه در برخى از موارد مهم، سطح اكثريّت دموكراسى
را نيز بالا مىبرند، تا اينكه اگر دو ثلث مجلس رأى ندهند قانون تصويب نمىشود؛
زيرا هر چه عدد افراد موافق بيشتر شود اطمينان به درستى آن قانون بيشتر خواهد بود.
اكثريت مورد نظر اسلام
(1) به هر حال، اسلام براى اكثريّت مكتبى و اسلامى ارزش قايل است؛
يعنى اگر جامعه اسلامى در چهارچوب اسلام و بر مبناى اصول و احكام اسلام وارد جريان
امور و نظردهىها و نظر خواهىها بشود و اختلاف در راهيابى به حقايق و حق و عدالت
و يا تشخيص قانون درست از نادرست به وجود آيد، اكثريّت را بر اقليّت ترجيح مىدهد؛
زيرا اكثريّت در اين صورت، نزديكترين راه به واقعيات است و عقل و شرع آن را امضا
مىكند.
بنابراين ابتدا بايد جامعه را با اصول اخلاقى و فضايل انسانى و
آگاهى، تقوا و احساس مسئوليت، آشنا ساخت و سپس از او نظرخواهى كرد؛ زيرا در اين
حال، گفتارها و اظهار نظرها بر پايه حق و عدالت استوار خواهد بود، نه خودخواهى و
سودجويى. و همگان در جستجوى حقوق و مصلحت واقعى كشور و ملّت مسلمان قرار مىگيرند
و به سخن يكديگر گوش فرا مىدهند و همديگر را درك نموده و قول احسن و سخن بهتر را
خواهند پذيرفت. چنانكه قرآن كريم مىفرمايد:
الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ....[1] «آنان
(مؤمنان) كسانى هستند كه به سخن گوش فرا مىدهند و بهترين آن را (انتخاب) و پيروى
مىكنند».