(1) يكى ديگر از مراحل ولايت فقيه و مهمترين آنها مرحله ولايت زعامت
است و تشخيص اينكه چه كسى بايد بر جامعه اسلامى حاكم باشد.
علما و دانشمندان درباره «ولايت فقيه» در كتب فقهيه از جهات مختلفى
بحث كردهاند ولى اكثرا موضوع سؤال فوق را مطرح ننموده و احيانا به طور اشاره ضمنى
از آن گذشتهاند.
سخن در «ولايت فقيه» نوعا از اين جهت صورت مىگيرد كه آيا فقيه داراى
ولايت مطلقه بر كلّ نفوس و اموال هست يا نه؟ اگر نيست تا چه اندازه ولايت دارد،
آيا فقط در امور حسبيه و قضايا بيشتر از آن و اگر بيشتر است تا چه حد؟
اين سؤالات و امثال آن مشروحا در كتب فقهيه بررسى گرديده، از جمله
كتاب شريف مكاسب امام المتأخرين در فقه، شيخ انصارى قدّس سرّه در بحث شروط
متعاقدين پس از بحث در «ولايت پدر و جدّ» بر اموال فرزندان «ولايت فقيه» را عنوان
فرموده است و بعد از شيخ قدّس سرّه علماى اعلام اين موضوع را كاملا مورد دقت قرار
دادهاند و هر كدام سخنانى بيان داشتهاند كه غالبا در حواشى مكاسب ذكر شده، ولى
در محدوده ولايت تصرّف است.
و از جمله كتب ارزندهاى كه در اين زمينه نگاشته شده، كتاب شريف
«بلغة الفقيه» است كه در جلد سوم رساله مستقلى درباره ولايات از جمله «ولايت فقيه»
نوشته است.