(1) جمعا اين شرايط هشتگانه را عموم علماى
اسلام اعمّ از شيعه[1] و سنّى[2] لازم دانستهاند.
بنابراين، ضرورى است كه در حكومتهاى اسلامى، عدهاى خود را براى
انجام قضاوت- كه يكى از واجبات كفايى است- و يافتن اين سمت رسمى اسلامى، آماده
كنند و صفات پسنديده اخلاقى را كه اهمّ آنها «عدالت» و درستى است، به دست آورند و
«اجتهاد» كه يك علم تخصصى مانند ساير علوم تخصصى است، تحصيل نموده و بالأخره خود
را واجد شرايط قاضى اسلامى نمايند و به جاى اينكه در لزوم و عدم لزوم برخى از
شرايط ذكر شده، از جمله «اجتهاد» بحث و گفتگو نمايند، بهتر است كه دنبال تحصيل آن
رفته و قضاوت اسلامى را با تمام شرايط انجام دهند تا آنكه آبروى اسلام و حكومتهاى
اسلامى محفوظ بماند.
«قاضى» مانند «طبيب» در هر كشورى، وجودش ضرورى است، همانطور كه ديده
نشده يك فرد در لزوم و عدم لزوم تحصيل علم طب بحث كند و اين علم را بدون چون و چرا
افرادى فرا مىگيرند تا به آنها جواز مطب داده شود، قاضى هم بايد علم قضاوت يعنى
اجتهاد اسلامى را به معناى خودش به دست آورده تا به او اجازه قضاوت داده شود.
دستور اسلام و حكم عقل و عرف و روش مردم جهان، همه و همه بر همين
منوال