به هر حال، متأسفانه حكومت امامان پياده نشد
و مسلمين مسير ديگرى را انتخاب كردند كه بالأخره منجر به غيبت امام عصر گرديد و
اين كنارهگيرى امام به علت بدرفتارى خود مردم صورت گرفت وگرنه امام براى غيبت
نيست، بلكه براى ظهور مىباشد تا بشر به خود آيد و روزى، آماده بهرهمندى از وجود
امام شود، در آن صورت، امام از غيبت بيرون آمده و امرش مطاع مىشود.
شرايط رهبرى پيغمبر و امام عليهما السّلام
(1) بديهى است كه صلاح و فساد هر ملّتى بستگى به صلاح و فساد رهبران
آن ملّت خواهد داشت و چون پيامبران و امامان، منتخب خدا هستند بايد داراى شرايط
رهبرى كامل بوده باشند و از اين روى در ايشان دو شرط اساسى مقرر شده است (علم و
عصمت)؛ زيرا جاهل نمىتواند رهبرى كند و غير معصوم در رهبريش ايمنى نيست.
سخنى با برادران مسلمان اهل سنّت
(2) برادران مسلمان اهل سنّت در مسأله حكومت اسلامى پس از رسول خدا
صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در دو مرحله با ما اختلاف نظر دارند.
1- آيا حكومت پس از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم انتصابى
است يا انتخابى؟
(3) شيعيان مىگويند: همچنانكه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و
سلّم داراى مقام نبوّت و حقّ حكومت و زعامت و رهبرى را از طرف خدا دارا بود، نه از
سوى مردم، امامان دوازدهگانه- اوصياى رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-
نيز مقام امامت يعنى رهبرى و زعامت سياسى و دينى را از طرف خدا و رسول خدا دارا
هستند؛ زيرا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به اين موضوع توجّه كامل داشته
و براى اينكه اجتماع مردم به تزلزل دچار نشود و جامعه مسلمين به هرج و مرج و
پراكندگى و اختلاف كشيده نشود، راه را نشان داده و افراد مخصوصى را به عنوان وصى،
امام و خليفه- در گفتارهاى بىشمارى- تعيين نموده است؛ اوّلين آنان على بن ابى
طالب عليه السّلام و آخرين آنان محمّد مهدى موعود- عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف-
است