المسلمين و اللّزوم لجماعتهم».[1] «هرگز قلب يك مسلمان نسبت به سه
چيز خيانت و ترديد روا نمىدارد: اخلاص براى خدا، خيرخواهى براى زعماى مسلمين (در
راه رهبرى مسلمين)، همراهى با جماعت مسلمين».
و باز رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در حديث مشهورى فرموده
است:
«إنّ افضل الجهاد كلمة عدل عند إمام جائر».[2]
«همانا بالاترين جهاد، گفتن سخن حق است در برابر پيشواى ظالم».
خلاصه آنكه كلمه «امام» در دو مورد استعمال شده است.
1- پيشواى معنوى و مرجع دينى و روحانى.
2- زعيم سياسى و رئيس كشور كه از آن به «ولى امر» نيز تعبير مىشود و
منظور ما در اين بحث، معناى اوّل است هر چند داراى مقام زعامت نيز بوده باشد.
يعنى آنكه: «امامت» به معناى پيشوايى دينى است و «ولايت امر» به
معناى پيشوايى سياسى و رياست كشور است و جمع اين دو در يك نفر به معناى رهبرى
سياسى- مذهبى خواهد بود و نسبت ميان اين دو مفهوم (امام و ولى امر) عموم من وجه
است.
ائمّه ايمان و أئمّه كفر
(1) در برابر ائمه ايمان (ائمّه الهى)، ائمّه كفر قرار دارند كه در
قرآن كريم نيز بدان اشاره شده و به قتال با آنان دستور داده است:
... فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ
لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ.[3]
«با پيشوايان كفر (و ضلالت) كارزار كنيد؛ زيرا عهد و پيمان آنان را اعتبارى نيست
تا بس كنند».
بنابراين، بشر بايد هميشه آگاه و روشن باشد تا از ائمه كفر پيروى
ننمايد؛ چون