منحصر فرمود. و در حديثى از سهل بن سعد
انصارى چنين نقل شده است:
قال: «سألت فاطمة عليها السّلام بنت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و
آله و سلّم عن الأئمّة فقالت: كان رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يقول
لعلىّ عليه السّلام: يا علىّ أنت الامام و الخليفة بعدى و أنت أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ، فإذا مضيت فابنك الحسن أَوْلى
بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ...».
سپس رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يكايك امامان عليهم
السّلام را نام مىبرد و براى هر كدام مقام ولايت را صريحا بيان مىفرمايد تا آنكه
مىفرمايد:
«فاذا مضى الحسن (اى العسكرى) فالقائم المهدىّ أولى بالمؤمنين من
أنفسهم؛ يفتح اللّه به مشارق الأرض و مغاربها، فهم أئمّة الحقّ و ألسنة الصّدق،
منصور من نصرهم، مخذول من خذلهم».[1] بنابراين،
هر مقام ديگرى كه رهبرى امت را به دست بگيرد، تنها به عنوان نيابت از «ولى امر»
مىتواند باشد، نه به عنوان ولايت امر، البته آن هم با شرايط مشخص تا خط اصلى رهبرى
سياسى- مذهبى در اسلام آنچنان كه طرحريزى شده است، محفوظ بماند و به هرج و مرج
منجر نگردد و آن در زمان غيبت منطبق به فقيه جامع الشرائط مىشود كه عنوان «نايب
الامام» يا «نايب ولى امر» بر او صدق مىكند و لزوم اطاعت از نايب الامام را با
توضيحاتى كه دارد در آينده (بحث ولايت فقيه) ياد خواهيم كرد.
ضرورت وجود ولىّ امر يا نايب او
(1) از آنجا كه حكومت اسلامى مانند ساير حكومتها نياز به حاكم (رئيس
حكومت) دارد كه در فرهنگ اسلامى از آن تعبير به «ولى امر» مىشود، گفتارى را كه از
حضرت رضا عليه السّلام در اين زمينه رسيده است و با بيان روشنى، دليل نياز مردم
مسلمان را به وجود «ولى امر» در آن ذكر فرموده، يادآور مىشويم.
«فضل بن شاذان» از امام على بن موسى الرضا عليه السّلام در حديثى
چنين نقل مىكند:
«فان قال فلم جعل أولى الامر و امر بطاعتهم؟ قيل لعلل كثيرة، منها:
انّ الخلق لمّا