كتاب اللّه و سخن پيامبر صلّى اللّه عليه و
آله و سلّم نقل كردند، هرگز نپذيريد، محال است ما چيزى بر خلاف كتاب اللّه و سنّت
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بگوييم، بنابراين، نخستين مرجع حلّ اختلاف
مردم در احكام و قوانين اسلامى خدا و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است كه
بر او وحى مىشود و اگر امامان معصوم عليهم السّلام بيان حكم مىكنند، از خودشان
نيست بلكه از كتاب اللّه و يا علم و دانشى است كه از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله
و سلّم به آنها رسيده است و به اين ترتيب علت عدم ذكر اولو الامر در رديف مراجع
حلّ اختلاف در احكام روشن مىگردد.[1]
گواهى احاديث
در منابع اسلامى نيز احاديثى وارد شده كه تفسير اولو الأمر را به
امامان اهل بيت عليهم السّلام تأييد مىكند از جمله:
(1) 1- مفسر مشهور اسلامى ابو حيّان اندلسى مغربى (متوفاى سال 756)
در تفسير بحر المحيط مىنويسد كه اين آيه در حق على عليه السّلام و ائمه اهل بيت
عليهم السّلام نازل گرديده است.[2] 2-
دانشمند اهل تسنن ابو بكر بن مؤمن الشيرازى در رساله اعتقاد (طبق نقل مناقب كاشى)
از ابن عباس نقل مىكند كه آيه فوق درباره على عليه السّلام نازل شد، هنگامى كه
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم او را (در غزوه تبوك) در مدينه به جاى خود
گذارد، على عليه السّلام عرض كرد: اى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آيا مرا
همانند زنان و كودكان در شهر قرار مىدهى؟ آن حضرت فرمود:
«اما ترضى ان تكون منّى بمنزلة هارون من موسى حين قال اخلفنى فى قومى
و اصلح فقال عزّ و جلّ و أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ».
«آيا دوست ندارى نسبت به من همانند هارون نسبت به موسى عليه السّلام
باشى، آن زمانى كه موسى به او گفت: در ميان بنى اسرائيل جانشين من باش و اصلاح كن،
سپس خداوند عز و
[1] - و اگر مىبينيم در آيه 83 همين سوره براى حلّ
بعضى از مشكلات ارجاع به اولو الأمر داده شده است، منظور از آن، اختلاف در احكام و
قوانين كلّى شرع نيست بلكه درباره مسائل مربوط به چگونگى اجراى احكام و موضوعات
خارجى است.