(1) ولايت تصرف براى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امام
عليه السّلام از طريق عقل مستقل و غير مستقل نيز قابل اثبات است.
الف: «عقل مستقل»
(2) بدين معنا كه هيچ مقدمهاى را از شرع نگرفته باشيم و صرفا دلالت
عقل باشد، بدين صورت بيان مىشود:
1- پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امام عليه السّلام ولى
نعمت بشر هستند؛ زيرا علاوه بر آنكه ايشان مجارى فيوضات الهى و واسطه در خلقتاند،
بهترين نعمت را كه نعمت هدايت و راهنمايى است براى بشر به ارمغان آوردهاند. اگر
چه «ولى نعمت اصلى» هر دو مرحله خداست ولى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و
امام عليه السّلام مجارى فيوضات ربانىاند، خواه تكوينى يا تشريعى.
2- شكر نعمت، واجب عقلى و كفران آن، حرام عقلى است. زيرا ولى نعمت،
به سبب نعمتى كه در اختيار متنعم قرار مىدهد، حقّى بر او پيدا مىكند كه بايد از
عهده اين حق بر آيد؛ زيرا اداى حق، عدل و ترك آن ظلم است. و حسن عدل و قبح ظلم، از
مستقلات عقلى است.
در قرآن كريم نيز درباره لزوم شكر نعمت به آيات فراوانى برخورد
مىكنيم كه در برخى از آنها با لحن تندى ناسپاسان را مورد ملامت قرار داده است. از
جمله مىفرمايد:
إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً.[1] «ما به
حقيقت، راه (حق و باطل) را به انسان نموديم (و براى اتمام حجت، بر او رسول
فرستاديم) حال خواه (هدايت پذيرد و) شكر اين نعمت گويد و خواه (آن نعمت را) كفران
كند».
3- شكر هر نعمتى بدين گونه است كه آن را در هدفى كه براى آن خلق شده
است، صرف كنند و بهتر، آن است كه نعمت را در اختيار ولى نعمت قرار دهيم تا به
اراده خود درباره آن هر چه بخواهد تصميم بگيرد.
با در نظر گرفتن اين مقدمات، به اين نتيجه مىرسيم كه شكر نعمتهاى
الهى بدين گونه