اسم الکتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) المؤلف : كارگر، رحيم الجزء : 1 صفحة : 97
داورى نمايد. عيسى عليه السّلام با صراحت تمام چنين اعلام
مىدارد:
«پس از اين مصيبتها، خورشيد تيره و تار خواهد شد و ماه ديگر نخواهد
درخشيد.
ستارهها خواهند افتاد و آسمان دگرگون خواهد شد. آنگاه تمام مردم،
مرا خواهند ديد كه در ابرها با قدرت و شكوه عظيم مىآيم. من فرشتگان خود را خواهم
فرستاد تا برگزيدگانم را از سراسر دنيا؛ يعنى، از گوشه و كنار زمين و آسمان جمع
كنند».[1]
كليساى اوليه به تعليم در مورد رجعت مسيح علاقه فراوانى داشت. رسولان
منتظر بودند كه مسيح در عصر آنها رجعت كند. تا قرن سوّم در اين مورد در كليسا هيچ
شكى وجود نداشت. از زمان كنستانتين به بعد، از اين واقعيت غفلت شد؛ ولى در قرن
نوزدهم كليسا بيدار شده، واقعيت «بازگشت مسيح» را مجددا مورد توجّه قرار داد. در
مورد رجعت مسيح، تفاسير زيادى وجود دارد كه كليسا آنرا نمىپذيرد.
يكى از پژوهشگران، حوادث آخر الزّمان و سير بازگشت مسيح را به چند
محور مهم تقسيم كرده است:
يكم. رجعت اوليه مسيح: مرحله اول بازگشت مسيح شامل ربوده شدن كليسا
(جماعت مؤمنان) است. در يك چشم بر هم زدن، ناگهان و بدون خبر، مسيح آنهايى را كه
آماده بازگشت او هستند، مىربايد؛ ولى در اين ميان خودش به زمين نزول نمىكند.
آنها جمع خواهند شد تا در بالاى زمين او را ملاقات كنند. مؤمنان براى
خدماتى كه انجام دادهاند، پاداش خواهند گرفت. در اين هنگام پيوند بين مسيح و
كليسا به حد كمال خواهد رسيد.[2]
دوم. دوران مصيبت عظيم: بين مرحله اوّل و ثانى ظهور مسيح، دوره مصيبت
عظيم واقع شده است. وقتى سالهاى مصيبت بىسابقه به پايان خود نزديك شوند،
روحهايى از دهان اژدها، وحش و پيامبر دروغين خارج مىشوند و پادشاهان جهان را
براى جنگ دور يكديگر جمع مىكنند. آنها باهم جمع مىشوند تا اورشليم را تصرف