«آيا اين مردم جز سنّت و روشى كه بر اقوام پيشين جارى شده است،
انتظارى دارند؟ هرگز در سنّت خدا تبديل يا تغيير نخواهى يافت».
بر اين اساس قرآن تصريح مىكند كه:
وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلًا ذلِكَ ظَنُّ
الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ[2]؛ «ما زمين و آسمان و آنچه در آنها است را باطل نيافريديم. اين گمان
كسانى است كه كافرند. پس واى بر كافران از آتش».
از بعد ديگر، «سرنوشتباورى» از ديدگاه شيعه، باور و پنداشت حاكميت
فضايل و نيكىها و زدودن رذايل و زشتىهاى اخلاقى و مشتمل بر انگارههاى ذيل است:
1. خوشبينى به آينده بشريت،
2. پيروزى نهايى صلاح و تقوا و صلح و عدالت و آزادى و صداقت بر زور و
استكبار و استعباد و ظلم و اختناق و دجل (دجّالگرى)؛
3. حكومت جهانى واحد؛
4. عمران تمام زمين در حدّى كه نقطه خراب و آباد ناشده باقى نماند؛
5. بلوغ بشريت به خردمندى كامل و پيروى از فكر و ايدئولوژى و آزادى
از اسارت شرايط طبيعى و اجتماعى و غرايز حيوانى؛
6. حداكثر بهرهگيرى از مواهب زمين؛
7. برقرارى مساوات كامل ميان انسانها در امر ثروت؛
8. منتفى شدن كامل مفاسد اخلاقى از قبيل زنا، ربا، شرب خمر، خيانت،
دزدى، آدمكشى و ... و خالى شدن روانها از عقدهها و كينهها؛
9. منتفى شدن جنگ و برقرارى صلح و صفا و محبّت و تعاون؛
10. سازگارى انسان و طبيعت و ....
ترسيم اين جامعه آرمانى، به روشنى و با قطعيّت صورت مىگيرد و حتمى و
قطعى بودن آن قابل انكار نيست. در اين راستا توجّه به چند انگاره مهم بايسته و
پرفايده است: