اسم الکتاب : انديشه سياسى امام خمينى( ره) المؤلف : فوزى، يحيى الجزء : 1 صفحة : 126
حال پرسيدنى است چرا مصداق عالمان شريعتْ به فقهايند؟ پاسخ
اينكه از ديدگاه امامخمينى، بىشك اسلام در فقه خلاصه نمىشود و «فقيه حق ندارد
بگويد كه من اسلامشناسم»،[1] اما فقه دانش قانون و احكام
الهى است كه بخش بزرگى از آن مربوط به احكام و مقررات اجتماعى و سياسى است؛ دانشى
كه در اداره جامعه نقشى اساسى و تعيينكننده دارد. به بيان ديگر، «فقه تئورى واقعى
و كامل اداره انسان و اجتماع از گهواره تا گور است.»
فقه در لغت به معناى فهم عميق و دانش دقيق يا آگاهى است و در اين
معنا فقيه نيز به معناى دانشمند و عالم آگاه مىباشد. اما در اصطلاح خاص، فقه را
مىتوان دانش اجتهاد در احكام دين دانست. به تعبيرى ديگر، كه فقيه با اجتهاد از
منابع چهارگانه، يعنى كتاب، سنت، عقل و اجماع، به استنباط احكام دينى مىپردازد.
بنابراين فقه، دانش قوانين و احكام شريعت است.
به تعبير امامخمينى، فقه عمرى هزار و چهارصد ساله دارد[2] كه دانشمندان بزرگ اسلام تمام توان
خويش را در راه پاكسازى، دستهبندى و به دست آوردن احكام جديد و فروعات آن به كار
گرفتهاند.
از چنين ديدگاهى، فقه را مىتوان نوعى احكامشناسى دينى تلقى كرد و
فقيه را نيز شناساننده يا حقوق و قوانين اسلامى. اما نكته مهم اينكه از منظر امام،
فقه بر حوزه زندگانى عمومى و فردى انسانها احاطهاى تام دارد و تمام ابعاد زندگى
آدمى را به لحاظ حقوقى و قانونى دربرمىگيرد؛ زيرا فقه چيزى جز دانش شريعت آسمانى
نيست و شريعت نيز مرتبط با حقوق، قانون و احكامى است كه بر زندگى روزمره انسان حاكم
است. بنابراين فقه، سياست و احكام سياسى را نيز شامل مىشود و حتى به گفته
امامخمينى، «بيشتر كتب فقه، سياست است.»[3]