اسم الکتاب : انديشه سياسى امام خمينى( ره) المؤلف : فوزى، يحيى الجزء : 1 صفحة : 101
مطلوب امام نيست. ايشان در بيان اين نوع سياست مىگويد:
ما اگر فرض كنيم كه يك فردى هم پيدا بشود كه سياست صحيح را اجرا كند،
نه به آن معناى شيطانى فاسدش، ... اين سياست، يك بعدى از سياستى است كه براى انبيا
بوده است و براى اوليا و حالا براى علماى اسلام.[1]
به تعبير امامخمينى، سياستى كه در اين مسير تحقق مىيابد، سياست
ناقص است؛ زيرا «انسان يك بعد ندارد. انسان فقط يك حيوانى نيست كه خوردن و خوراك
همه شئون او باشد.»[2]
چنين سياستى تنها درپى اهداف اينجهانى بوده و به همينرو جزء ناقصى
از سياست حقيقى است؛ چرا كه به همه ابعاد و نيازهاى انسانى توجه ندارد.
اما درباره سومين تعريف كه آن را سياستى الهى مىداند، مىگويد:
سياست اين است: ... تمام مصالح جامعه را در نظر بگيرد و تمام ابعاد
انسان و جامعه را در نظر بگيرد و اينها را هدايت كند به طرف آن چيزى كه صلاحشان
هست.[3]
بنابراين از نگاه امام، سياستْ راه بردن انسان در مسير هدايت و كمال
و از اينسو رهنمون كردن جامعه به سوى مصالح آن است. از اينرو، بىگمان سياست نيز
دانش هدايت، كمالجويى، تربيت و پرورش آدميان و حذف موانع و حجابها براى رسيدن به
سعادت راستين است:
بر اين بنياد، امامخمينى دين و سياست را يكى مىدانست و بهكرّات
اين جمله سيد حسن مدرس را تكرار مىكرد كه «ديانت ما عين سياست ماست.»
سه. جدا نبودن دنيا از آخرت
معتقدان به جدايى دين از سياست، اينگونه استدلال كردهاند كه يك
دسته از امور، مربوط به آخرت و ماوراى طبيعت و دستهاى ديگر مربوط به دنياست و دين
تنها در امور دسته اول مانند پرستش، توكل، دعا، توسل و حداكثرْ ازدواج و دفن و
عزادارى دخالت دارد و ديگر امور