responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : منع تدوين حديث انگيزه ها و پيامدها المؤلف : شهرستانى، سيد على؛ مترجم سيد هادي حسيني    الجزء : 1  صفحة : 291

به عنوان مثال: عمّار از گروه تعبّد محض است (چنان كه در آينده روشن خواهيم ساخت) هرچند مُدوّنى ندارد، و عمر و زيد بن ثابت (و ديگران) از گروه اجتهاد و رأى‌اند، هرچند داراى مدوّناتى مى‌باشند؛ زيرا با استقراء درمى‌يابيم كه نوشته‌هاشان فراتر از آراى شخصى آنها نيست و مرويات آنها در همين قالب مى‌گنجد.

بنابراين مقصود از اهل تدوين، متعبّدان‌اند؛ و اينان در رأس مخالفانِ مكتب اجتهاد و رأى قرار دارند.

ب) از ياران على عليه السلام و جان‌فشانان در ركابش‌[1]

از وارسى اين بحث نيز حقايق مهم ديگرى- در اين راستا- به دست آمد:

1. ضعفِ سخن كسانى كه مى‌گويند رسول‌خدا صلى الله عليه و آله ازتدوين حديثش نهى فرمود.

2. در عهد پيامبر صلى الله عليه و آله تدوين علم به امر آن حضرت صورت مى‌گرفت، و اين امر- بعد از پيامبر- به وسيله صحابيانى كه متعبّد به نصوص بودند، ادامه يافت.

3. در دوران عمر- مُدوّناتى نزد صحابه وجود داشت و به همين جهت، وى احضار آنها را خواستار شد.

4. نهى از تدوين سنّت، بعدها و به امر ابوبكر و عمر صورت گرفت، و شرعيّتِ خود را از نص پيامبر به دست نياورد.

معلّمى مى‌گويد:

اگر پيامبر صلى الله عليه و آله به طور مطلق از نوشتنِ احاديث نهى مى‌كرد، ابوبكر آنها را نمى‌نوشت و عمر دلواپسِ آنها نمى‌شد[2].

بنابراين، مى‌گوييم: اگر نصوص سنّت، مُدوّن و موجود بودند، چرا عمر نشر آنها را برنتافت؟ چگونه وى مى‌گويد: «كتاب خدا ما را كافى است»؟!


[1] . گرچه در آينده ما فقه انصار را به اين دو مى‌افزاييم تا صحابه داعيانِ تعبّد محض را بشناسيم و اينكه مكتب« تعبّد محض» غالباً حول اين سه محور مى‌چرخد.

[2] . نگاه كنيد به: تدوين السنّة الشريفه: 264 و 273( به نقل از الأنوار الكاشفه: 38).

اسم الکتاب : منع تدوين حديث انگيزه ها و پيامدها المؤلف : شهرستانى، سيد على؛ مترجم سيد هادي حسيني    الجزء : 1  صفحة : 291
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست