محمدتقى اكبرى
از اوست در بيان اندوه بى پايان امام سجاد (ع):
خورشيدوار اگرچه تو تبدار مانده اى
با چشمهاى سوخته بيدار مانده اى
وقتى ستاره ها همگى پلك بسته اند
آيينه اى فراروى انظار مانده اى
در سوز و ساز خرمن گلبرگهاى سرخ
باران اشك بر سر گلزار مانده اى
تا قافله از اين همه پاييز بگذرد
با دستهاى سبز علمدار مانده اى
اندوه سر به مهر تو را فاش مى كنند
اين سجدهها، چور از نگهدار مانده اى[1]
[1] - شبنم احساس( مناجات و سرودههايى درباره شش گوهر مدينه)، به كوشش: شجاعى، محمد، نشر مشعر، تهران، 1384، جلد 1، ص 382.