اعظم سعادتمند
از اوست در مدح و منقبت امام زين العابدين (ع):
آرزوى كوه ها يك سجده ى طولانى اش
آرزوى آسمان يك بوسه بر پيشانى اش
دست هايش شاخه ى طوباست مشغول دعاست
ماه و خورشيد و فلك در سايه ى نورانى اش
تا كه شد يك شب عروس خانه ى آل عبا
شهربانوى جهان شد مادر ايرانى اش
مى وزد از منبرش فريادهاى ياحسين
شام ها ويرانه ى هر خطبه ى توفانى اش
دركلامش ضربت شمشير حق حيدر است
عبدودها كشته از شور حماسى خوانى اش
اوست فرزند منا و مكه فرزند صفا
چشمهها مىجوشد از هرواژهى قرآنىاش[1]
[1] - باران پس از برف، سعادتمند، اعظم، كتاب فردا، قم، 1393، ص 50- 51.