ملك مى
خوانيم. مرتبه شديده، ملكيت است كه همه گونه تصرف در آن ميسر است و قابل صدقه و
فروشى دين و امثال ذلك است. دو برابر در حق مراتب نازله ملكيت و اولويت نهفته است
وصفيفى از مالكيت است كه هرگاه قاضى و دادستان اجازه تصرف غير مجاز در امر بيت
المال صادر فرمايند. حق، داراى يك مفهوم نسبى و اضافى و داراى اطراف است. دارنده
حق و شخص و اشخاص حقيقى و يا حقوقى كه حق بآنها تعلق مى گيرد نسبت به موضوع حقوق،
نوعى سلطه، مالكيت، تسلط، اشراف و اولويت دارد.
موضوع
حق، چيزى است كه دارنده حق نسبت به آن به نحوى اضافه و نسبت و تعلق دارد؛ اعم از
آنكه عين باشد و يا دين و يا منفعت و يا ملك و يا اختصاص و يا ولايت و حق سلطه و
حق ولايت و حق اولويت و انواع حقوق ديگر. حق به نحوى اعتبارى بين من له الحق و من
عليه الحق است ليكن اين نوع اعتبار عقلانى، ريشه در تكوين و نظام فطرت و خلقت
دارد. پس از اعتبارات عقلانى داراى منشأ در خارج بوده است.
نگاهى
به ويژگى حقوق اسلامى
در
حقوق اسلامى به كرامت انسان ها، آزادى و آزادگى و اخلاق و معنويات، ارزشهاى الهى
و سلامت فرد و جامعه، مسئوليت پذيرى و تكليف گرايى، ايمان و تقوا، تعالى و تكامل و
نيز تعامل انسان ها، ولايت پذيرى انسان و قرب الى الله، جامعيت و كمال انسان ها،
رابطه فرد و جامعه، رابطه دنيا و آخرت، استحكام روابط خانوادگى و اجتماعى، تقويت
روابط انسان ها با مبدأ فيض رعايت مصالح همه جانبه فردى و اجتماعى، بسترسازى براى
تعالى و معرفت انسان ها توجه شده و امور ياد شده جوهره حقوق و معيار اصلى آن است.