سياسى و در
شبهه ها و شبهات فكرى و اعتقادى و تشخيص صحيح مسائل، نياز به معرفت، بصيرت و تقوى
و سفينه نجات و چراغ هدايت دارد. پيروى از هواى نفس و آمال وآرزوهاى طولانى و
دراز، آفت بزرگ تشخيص حق و عمل به آن است. «إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمْ خَلَّتَانِ
اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَل».[1] آرى! موضوع فتنه ها و برون رفت صحيح از آن و درك
دست از معارف دين و حقايق از باب يقين جز با عنايت به ذيل قرآن كريم و عترت طاهرين
عليهم السلام و توسل به آن بزرگواران و استعانتاز خداوند منان ميسر نخواهد شد و
اين موضوعى است كه جداگانه بايد مورد توجه قرار گيرد.
مسئله
ديگر موضوع حقوق و ابعاد آن و دو جانبه بودن حقاست. امام (ع) مى فرمايد:
يا
در فرمان به مالك اشتر كه بيانگر يك نظام حقوقى جامع است متبلور شده است. اين
موضوع بسيار مهم و جامع و ارزشمندى است كه بايد پيگيرى شود.
حق
در اصطلاح عرفا و صوفيه
در
كلمات عرفاً و حكماً، حق به معنى ذات اقدس احديت اطلاق مى گردد؛ چون خداوند متعال،
حق محض، حق مطلق، مطلق حق، الحق المطلق، هو الموجود الثابت او ثابت على الإطلاق
است و اشياى ديگر به او ثابت اند.
وجوب
وجود به او ثابت است؛ الهيت و ربوبيت و جميع كمالات از آن اوست؛ حق على الإطلاق
است و ثبوت ديگر اشياء نيز به اوست. «و به تتحقق الأشياء».[3]