البته فقه
اسلامىبمعنى عام كلمه، كليه نحله هاىفكرى و فقهى و مبانى مشترك تمامى مذاهب
اسلامى و حكميت فقهى اهل البيت و مبانى و روش فقاهت در نزد فقهاى اهل البيت (ع) را
شامل مى گردد و با حقوق در عرصه هاى مختلف اجتماعى، سياسى، فرهنگى و اقتصادى و
مقتصيان زمان و نقش زمان و مكان و تحولات اجتماعى و جهات ديگر منطبق خواهد بود.
اهميت
و جايگاه حقوق
از
دو ديدگاه مى توان انسان ها را ارزيابى و بررسى كرد:
الف)
از ديدگاه ملكوتى و سير الى الله؛
ب)
از ديدگاه ملكى و روابط انسان ها با يكديگر.
تعريف
روابط انسان ها براساس حقوق و حدود شرعى و قانونى معنا و مفهوم مى يابد. از لحاظ
رابطه انسان ها با خدا چه بسا ميزان و معيار قلب روشن و ايمان راسخ و ثبات قدم و
استقامت در راه خداوند و ولايت پذيرى نسبت به ذات اقدس احديت است.
در
جداول تكاملى عالم انسان ها به يك گونه تعريف مى شوند و هرچه به سمت عوالم نور و
ملكوت عالم حركت و صعود كنند در پيشگاه خداوند داراى رتبه و منزلت خواهند بود. در
اين رابطه تحقق انسان ها به مظاهر اسماىحسناى الهى، ملاك است.
در
اين رابطه، مظهريت براى اسم الله و آيتيت براى جلوه ها و تجلّيات الهى ملاك است و
ارزش و اعتبار ملكوتى و اخروى و بلكه دنيوى انسان ها نيز براساس فضائل و مكارم
اخلاق و تحصيل و اكتساب كمالات ودرجات و مراتب