قلبها را به
سمت عواطف و اخلاق متعالى الهى فرا مى خواند و جانها را با ياد و نام خداوند روشن
و نورانى مى سازد و نفس انسانى را در مسير ولايت الهى قرار مى دهد و از ولايت
شيطان و نفس اماره آزاد مى سازد و جامعه بشرى را نيز در مسير كمال و حق و عدل و
امن و اخلاق و اخوّت و برابرى و برادرى و مساوات هدايت مى كند.
حق
در اين رابطه به مجموعه قوانين و مقررات و نواميس و دستورات الهى اطلاق مى گردد كه
از طرف خداوند براى هدايت و تربيت و سعادت دين و دنيا و آخرت انسان ها آمده و
منطبق با وحى و احكام نورانى خداوند مى باشد و شريعت به مفهوم وسيع كلمه را شامل
مى شود و در چارچوب حقوقى به حقوق الله و حقوق انسان و حقوق انسانيت و طبيعت و
حيوانات و انواع ديگر حقوق، قابل تفكيك و تقسيم است.
حقوق
انسان نيز خود داراى ابعاد گسترده اعتقادى و اخلاقى، عملى و روابط انسان ها با
يكديگر و رابطه حقوق با تكاليف و اخلاق و مانند آن را در بر ميگيرد و به صورت
حقوق مدوّن و يا فقه و اخلاق و اعتقادات تنظيم شده و پاسخگوى نيازهاى جامعه بشرى
تا قيامت خواهد بود و خود به شاخه هاى گوناگون علوم انسانى و معارف الهى و فقه
اكبر و فقه اصغر تقسيم شده است.
البته
فقه در موارد لازم بايد به صورت نظم قانونى تدوين و شكل مواد قانونى و حقوقى به آن
داده شود وبه رابطه فقه و نظم اعتقادى و شيوه و تفاوت دو نوع حقوق و فقه و ارتباط
مبانى اعتقادى با دستورات عملى و نيز شكل قانونى توجه شود و به ارتباط وتداخل
درعرصه هاى حيات اسلامى و تاثير پذيرى از يكديگر و استفاده از تجارب ديگران و
تجارب در زمينه قانونگذارى و پاسخگوئى به نياز هاى عصرى عنايت شود.